آسيب شناسی روايات ابن ابی الحديد درباره‌ امام حسين(ع) - صفحه 143

است كه از حسين همراه شتاب بوده است، ما اين مسأله را روا دانستيم و خشمگين نشديم و هر كاري كه حسين انجام دهد، تحمل مي كنيم... ولي بيم آن دارم كه سرانجام گرفتار كسي شوي كه پيش او شمشير بر هر چيز پيشي گيرد. ۱
شارح معتزلي پس از نقل اين داستان، سخني اين چنين مي‌گويد: «وهذه سعة صدر وفراسة صادقة». اما بررسي کوتاهي در اين باره:
چه بسا اين داستان از کتاب ابن ابي الحديد به برخي منابع منتقل شده باشد. اين داستان دقيقاً شبيه روايتي است که مصادره اموال يزيد که از يمن برايش مي‌بردند توسط امام را گزارش کرده است. اين روايت بدين شرح است که امام در منزل تنعيم به کارواني برمي‌خورند که اموالي را از سوي يجير بن زياد(ريسان) الحميري حاکم يمن به هديه براي يزيد مي‌برد. امام آن را توقيف فرموده، به کاروانيان فرمود: «هر که دوست دارد با ما جانب عراق گيرد و دستمزدش را به تمامه مي‌دهيم و با او نيکو رفتار مي‌کنيم، و آن‌ که صحبت ما نخواهد بازگردد و اجرتش را تا همين جا بستاند». گروهي پذيرفتند و گروهي بازگشتند. ۲ به اين دو روايت دقت کنيم، در مورد اين دو روايت مي‌توان چهار موضع متصور بود که همه وجود دارند، ولي يکي صحت دارد؛ 1 و 2. رد آن روايات چه در زمان معاويه باشد و چه در زمان يزيد، 3. پذيرش هر دو، 4. پذيرش يکي از دو روايت.
برخي روايت را در زمان معاويه را نياورده و تنها به نقد و رد روايت در زمان يزيد پرداخته‌اند. مسلماً آن‌ که دومي را نپذيرد، نخواهد پذيرفت که امام در زمان معاويه چنين کرده باشد. از جمله اين افراد دکتر ضيايي در کتاب جامعه شناسي تحريفات عاشورا است. وي مصادره اموال کاروان يمن براي يزيد توسط حسين عليه السلام را اتهام راهزني و گردنه‌گيري دانسته، آن را مجعول مي‌داند که زبان مخالفان را به تشنيع و ملامت خود دراز گرداند. ۳ برخي همچون موسوعه‌نگاران سخنان امام هر دو روايت را آورده‌اند، بي‌آن که به نقد يکي پردازند، ۴ و برخي هر دو روايت را پذيرفته‌اند و به توجيه توقيف اموال معاويه توسط امام پرداخته‌اند، شيخ علي کوراني از اين دسته است، ۵ برخي از نويسندگان نيز به سان ابن ابي الحديد روايت

1.. شرح نهج البلاغة، ج۱۸، ص۴۰۹؛ ترجمه از: جلوه تاريخ در شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج۷ ، ص ۴۰۲؛ فرهنگ جامع سخنان امام حسين عليه السلام، ص۲۷۸؛ حياه الامام الحسين، ج۲، ص۲۳۲، به نقل از شرح؛ جواهر التاريخ، ج۳، ص۳۸۲، به نقل از شرح نهج و الفوائد الرجاليه، ج۴، ص ۴۷.

2.. مقتل أبي‌مخنف(وقعه الطف)، ص۱۵۷؛ الارشاد، ص۲۱۹؛ اللهوف، ص۱۳۰؛ مقتل الحسين، ج۱، ص ۲۲۰؛ الأخبارالطوال، ص ۲۴۵؛ البداية والنهاية، ج ۸، ص ۱۶۶؛ تاريخ الطبري، ج ۵، ص ۳۸۵؛ الكامل، ج ۴، ص۴۰؛ أنساب الأشراف، ج ۳، ص۱۶۴؛ مثير الأحزان، ص ۴۲؛ بحارالأنوار، ج۴۴، ص۳۶۷؛ موسوعه الثوره الحسينيه، ج۵، ص۹۳؛ فيض الدموع، ص۱۲۷.

3.. جامعه شناسي تحريفات عاشورا، ص۸۳ .

4.. فرهنگ جامع سخنان امام حسين عليه السلام، ص ۲۷۸ و ص ۳۷۷.

5.. جواهر التاريخ، ج ۳، ص۳۸۲ و ۳۸۳، اين کتاب در اظهار نظر در باره اين روايت به دو مطلب مي‌پردازد: اول. چرا معاويه نسبت به اين کار امام نرم برخورد کرد: «أقول: من الواضح أن معاوية يعرف أن الإمام الحسين عليه السلام قرر أن لا يخرج علي معاوية بل ينتظر هلاكه ليخرج علي يزيد، ولذلك حذره وهدده!» ؛ دوم. نويسنده سعي دارد به توجيه کار امام بر طبق منقول در اين روايت بپردازد، مي‌گويد: «أما عن مصادرة الإمام الحسين عليه السلام لقافلة بيت المال، فاعتقادنا أن بيت المال بيد الإمام المعصوم عليه السلام وأن الصرف منه لإدارة شؤونه وشؤون من يتصل به من الأولويات، ومعاوية غاصب لمقام الإمامة السياسية ولبيت المال، والغصب لا يغير الملكية والولاية، فالإمام الحسين عليه السلام أخذ ما هو حقه وفي ولايته، وكذلك فعل في زمن يزيد وهو في طريقه إلي كربلاء، فصادر قافلة قيمة من اليمن».

صفحه از 154