بررسی ديدگاه‌‌های رجالی اهل سنت درباره جابر جعفی - صفحه 195

رسيد ۱ ، که جابر جعفي عمامه خز سرخ رنگي بر سر نهاد و به مسجد رفت و در مقابل جمعيت چنين گفت: «شنيدم از وصي اوصيا و وارث علم انبيا محمد بن علي». مردم که انتظار شنيدن چنين کلامي را از وي نداشتند، گفتند جابر ديوانه شده است ۲ . از ابو الاَحوَص ۳ نقل شده که گفته است، هرگاه از کنار جابر جعفي مي‌گذشتم، از خدا طلب عافيت مي‌نمودم ۴ . شافعي نيز از سُفيان بن عُيَينَه نقل کرده از جابر کلامي شنيدم که ترسيدم در اثر آن سقف بر سرمان خراب شود ۵ . کلامي که سفيان بن عيينه از جابر شنيد و پس از آن ديگر از جابر روايت نکرد، اين بود که علم رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم به علي عليه السلام منتقل شده و از وي به حسن عليه السلام و از او به حسين عليه السلام و از امامي به امام ديگر تا اين که به جعفر بن محمد صلي الله عليه و آله و سلم رسيده است ۶ . ۷ مي‌توان گفت جابر جعفي، اعتقاد به علم لدني ائمه عليهم السلام را از امام باقر عليه السلام اخذ کرده است ۸ . ۹ درباره غريب دانستن روايات جابر، کلام محمد تقي مجلسي، شايان ذکر است:
از تتبع در اخبار جابر جعفي فهميده مي‌شود که او از اصحاب اسرار صادقين عليهما السلام بوده و کراماتي را بيان مي‌کرده که عقول ضعفا تاب درک آن نداشته، بنا بر اين، بعضي او را غالي دانسته و دو گروه بدو افترا زده‌اند: عامه و غلات ۱۰ .

ديوانگي و فساد عقل:

ابن حجر عسقلاني از ابو بدر ۱۱ نقل کرده که جابر گاهي اوقات دچار حالتي مي‌شد که به سبب آن هذيان مي‌گفت. همچنين وي از فضائل القرآن ابو عبيد ۱۲ آورده که اشجعي ۱۳ از مِسعَر بن كِدام کوفي ۱۴

1.. ر.ک: تاريخ الامم والملوک، ج ۷، ‌ص ۲۳۱؛ قاموس الرجال، ج ۲، ‌ص ۵۴۳، ۵۴۴.

2.. رجال الکشي، ‌ص ۱۹۲.

3.. ابو الاحوص سلام بن سُلَيم حنفي کوفي (م ۱۷۹ ه. ق) از حفاظ حديث که رجاليان اهل تسنن او را توثيق کرده‌اند (تذکرة الحفاظ، ج ۱، ‌ص ۲۵۰).

4.. ميزان الاعتدال، ج ۱، ‌ص ۳۸۱.

5.. الانتقاء، ‌ص ۸۰ .

6.. ميزان الاعتدال، همان.

7.. در اين باره ابو بکر حُمَيدي از سُفيان بن عُيَينَه چنين نقل کرده است: «از جابر حدود سي هزار حديث شنيدم که روا نمي‌دانم، يکي از آنها. را نقل کنم» (صحيح مسلم، ج ۱، ‌ص ۱۶؛ قس. المعرفة والتاريخ، ج ۲، ‌ص ۷۱۶ که سي هزار به سي تصحيف شده است).

8.. بنا بر نقلي از عمرو بن شمر، جابر روزي از امام باقر عليه السلام خواست که احاديث خود را مسنداً براي او نقل کند و امام عليه السلام فرمود: «تمام احاديثي که براي تو مي‌گويم، به اين سند است: شنيدم از پدرم، از جدم، از رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم، از جبرئيل، از خداوند عز و جل. اي جابر! يک حديث که از فردي صادق بشنوي، براي تو از دنيا و آن چه در آن است، بهتر است» (امالي مفيد، ‌ص ۴۲).

9.. ابو الجارود، نيز تحت تأثير تعايم امام باقر عليه السلام به علم لدني ائمه عليهم السلام باور داشت. (ر.ک: «تفسير ابو الجارود زياد بن منذر: مقدمه‌اي در شناخت عقايد زيديه»، ‌ص ۲۰، ۳۱).

10.. منتهي المقال، ج ۲، ‌ص ۲۱۷، ۲۱۸.

11.. ابو بدر شجاع بن وليد سکوني (م رمضان ۲۰۴ ق در بغداد) از شاگردان اعمش (الطبقات الکبري، ج ۷، ‌ص ۳۳۳).

12.. ابو عبيد قاسم بن سلام هروي (۱۵۷ ـ ۲۲۴ ق)، از کبار عالمان به حديث، فقه، ادب و انساب و مؤلف آثاري چون الغريب المصنف، کتاب النسب، ادب القاضي و ...؛ الأعلام، ج ۵، ‌ص۱۷۶.

13.. ابو عبد الرحمن عبيد الله بن عبيد الرحمن اشجعي کوفي (م ۱۸۲ ق در بغداد) از حفاظ حديث که روايات او در صحاح سته موجود است، او از سفيان ثوري، شعبة بن حجاج حديث شنيده و عبد الله بن مبارک و يحيي بن معين از وي روايت کرده‌اند (تاريخ بغداد، ج ۱۰، ‌ص۳۱۰ ـ ۳۱۲)؛ الاعلام، ج ۴، ‌ص ۱۹۴).

14.. در مورد وي ر.ک: تهذيب الکمال، ج ۲۷، ‌ص ۴۶۱ ـ ۴۶۹.

صفحه از 210