بررسی ديدگاه‌‌های رجالی اهل سنت درباره جابر جعفی - صفحه 196

در باب جابر چنين نقل کرده است: «ما از جابر حديث مي‌شنيديم تا زماني که مبتلا به فساد عقل شد» ۱ .
در باب ديوانگي جابر لازم به ذکر است که در منابع به اين مطلب اشاره شده که هشام بن عبد الملک اموي (حک: 105 ـ 125ق) ۲ فرمان به قتل جابر جعفي داده و او با تظاهر به ديوانگي جان خود را نجات داده است ۳ . در برخي گزارش‌هاي ديگر نيز از ديوانگي و اختلاط (فساد عقل يا عقيده ۴ ) جابر سخن به ميان آمده ۵ ، اما با بررسي تمامي اين روايات مشخص مي‌شود که ديوانگي وي دائمي و حتي ادواري هم نبوده و تنها در دوره‌اي کوتاه چاره‌اي براي حفظ جان او بوده است ۶ . صاحب روضات استفاده جابر از ديوانگي براي حفظ جان را به امر امام باقر عليه السلام و اين کار جابر را مشابه روش بُهلول و مُتَنَبّي دانسته است ۷ . به نظر خويي، ديوانگي وي تجنن (خود را به ديوانگي زدن) بوده است و حتي اگر به قول نجاشي، جابر را در دوره‌اي از زندگيش مختلط بدانيم، اين موضوع منافاتي با وثاقت و لزوم اخذ روايات وي در هنگام اعتدال رواني و سلامت عقيده ندارد ۸ .
نعمت الله صفري در اصل جنون جابر ترديد کرده و در اين باره مي‌نويسد:
ديوانگي جابر، به رغم شهرت آن، در منابع شيعي و سني به ندرت مطرح شده است. از همين رو، احتمال دارد روايات شيعي مربوط به اين موضوع ساختگي و مبتني بر اختلافات دروني اصحاب امامان باشد. ۹

کذب و تدليس

بيشتر مخالفان جابر، او را به کذب متهم کرده‌اند ۱۰ . ابو حنيفه او را اکذب (دروغگوترين) و ابن معين او را کذّاب (بسيار دروغگو) خوانده است ۱۱ . بخاري نيز، از شعبي چنين نقل کرده است:
اي جابر، تو پيش از آن که بميري، بر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم دروغ خواهي بست ۱۲ .

1.. تهذيب التهذيب، ج ۲، ‌ص ۴۴.

2.. الاخبار الطوال، ‌ص ۳۳۴، ۳۳۵، ۳۴۶.

3.. الکافي، ج ۱، ‌ص ۳۹۶، ۳۹۷؛ رجال الکشي، ‌ص ۱۹۴، ۱۹۵؛ جالب آن‌جا است که طبق اين گزارش، ديوانگي وي به توصيه امام باقر عليه السلام بود و فردي از جنيان نامه امام عليه السلام را به وي رساند (ر.ک: الانوار النعمانيه، ج ۱، ‌ص ۳۲۸، ۳۲۹).

4.. معجم رجال الحديث، ج۴، ‌ص ۳۴۴؛ التفسير و المفسرون في ثوبه القشيب، ج۱، ‌ص ۴۲۲.

5.. رجال الکشي، ‌ص ۱۹۲، ۱۹۴، ۱۹۵؛ رجال النجاشي، ‌ص ۱۲۸؛ خاتمة المستدرک، ج ۴، ‌ص ۲۱۴؛ تهذيب المقال، ج ۵، ‌ص ۹۳ ـ ۹۸.

6.. روضات الجنات، ج ۱، ‌ص ۲۳۶ ـ ۲۳۷، ج ۲، ۱۴۲، ۱۴۳.

7.. معجم رجال الحديث، ج ۴، ‌ص ۳۴۴.

8.. «جابر بن يزيد الجعفي»، ‌ص ۱۸۳.

9.. تاريخ يحيي بن معين، ج ۱، ‌ص ۲۰۷؛ التاريخ الکبير، ج ۲، ‌ص ۲۱۱؛ احوال الرجال، ‌ص ۵۰؛ الکامل في ضعفاء الرجال، ج ۲، ‌ص ۱۱۳ ـ ۱۱۵؛ احکام القرآن، ج ۱، ‌ص ۱۸؛ ميزان الاعتدال، ج ۱، ‌ص ۳۸۰ ـ ۳۸۲؛ تهذيب التهذيب، ج۲، ‌ص ۴۳.

10.. تاريخ يحيي بن معين، ج ۱، ‌ص ۲۱۶.

11.. «يا جابر! لا تموت حتي تکذب علي رسول الله صلي الله عليه [وآله] وسلم» (التاريخ الکبير، ج ۲، ‌ص ۲۱۰، ۲۱۱) سيد محسن امين اين سخن شعبي را عجيب دانسته و مي نويسد: «آيا شعبي از وحي يا علم غيب بهره‌اي داشته است؟» ( اعيان الشيعه، ج ۴، ‌ص ۵۵).

صفحه از 210