کردهاند ۱ . برخي از بزرگان اهل تسنن نيز او را از بزرگترين علما و رؤساي شيعه معرفي کردهاند ۲ .
جابر از معتقدان به رجعت بوده ۳ و علاوه بر اين، بنا بر نقل ابن جُحام (زنده در 328 ق) ۴ امام علي عليه السلام را همان دابّة الارض ۵ ياد شده در قرآن ۶ دانسته که در آستانه قيامت ظاهر خواهد شد ۷ . ۸ همچنين در ميان روايات وي،روايات فراواني درباب ملاحم و فتن ۹ ، مهدويت و علائم ظهور قائم ۱۰ وجود دارد که نشان دهنده ايمان و توجه ويژه وي به اين آموزه اعتقادي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و امامان معصوم عليهم السلام تواند بود ۱۱ .
جابر جعفي از دانشمندان برجسته مسلمان است ۱۲ و مرجعيت علمي او، مطلبي است که حتي مخالفان سرسخت وي نيز بدان اقرار کردهاند. هر چند ذهبي و صفدي، او را ضعيف و رافضي خواندهاند، اما از وي به «معدن و منبع علم» ۱۳ و «مرجع علمي» ۱۴ تعبير کردهاند. ۱۵ او در کوفه از جايگاه علمي والايي برخوردار بود؛ شيعه و سني از او روايت ميکردند و علما با گرايشهاي گوناگون و متفاوت از او کسب علم مينمودند. ۱۶ جابر بن يزيد از بزرگترين علماي شيعه است ۱۷ که در زمان خود در شاخههاي علمي حديث، تاريخ، فقه، تفسير و کلام سرآمد بود و مرجعيت علمياش در اين علوم مورد تأييد همگان قرار داشت. او در اواخر دوره اموي، يک مرجع عمده درباره علوم ديني زمانش به شمار ميرفت، به طوري که بسياري از دانشمندان معروف اوايل دوره عباسي، نزد وي شاگردي کرده و از او به عنوان راوي قابل اعتماد و دانشمند، روايت حديث ميکردند، حتي اگر با عقايد شيعي او موافقت نداشتند ۱۸ .
1.. رجال الکشي، ص ۱۹۵.
2.. الکاشف، ج ۱، ص ۲۸۸، ميزان الاعتدال، ج ۱، ص ۳۷۹؛ التفسير و المفسرون، ج ۲، ص ۳۸؛ ر.ک: بعض مثالب النواصب، ص ۲۳.
3.. تاريخ يحيي بن معين، ج ۱ ، ص ۲۰۷؛ تأويل مختلف الحديث، ص ۱۷؛ المحلي، ج ۳ ، ص ۶۲؛ تفسير العياشي، ج۲، ص۲۵۶، ۲۵۷؛ مختصر البصائر، ص۱۷، ۱۸، ۲۶، ۲۹، ۳۷، .۳۸
4.. در مورد وي ر.ک: «ابن جحام»، ص ۲۱۶.
5.. در مورد دابة الارض، ر.ک: مختصر البصائر، ص ۲۰۶ ـ ۲۱۰؛ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۱۰ ـ ۱۱۳، ۱۲۴ ـ ۱۲۶؛ بازگشت به دنيا در پايان تاريخ، ص۱۰۹ ـ ۱۲۱.
6.. سوره نمل، آيه ۸۲ .
7.. تأويل ما نزل...، ص ۲۱۱ ـ ۲۱۵.
8.. ر.ک: الضعفاء الکبير، ج ۱، ص ۱۹۴.
9.. ابن حماد در کتاب الفتن، اخبار فراواني از امام باقر عليه السلام آورده که همگي به واسطه سعيد ابو عثمان از جابر جعفي است؛ براي نمونه ر.ک: الفتن، ص ۱۱۸، ۱۲۹، ۱۳۰، ۱۶۵، ۱۷۱، ۱۷۴؛ در اين باره و درباب روايات جابر در نشانههاي ظهور، ملاحم و فتن (ر.ک: تحليل تاريخي نشانههاي ظهور، ص ۳۴، ۴۰، ۴۷ ـ ۴۹، ۱۶۳).
10.. براي نمونه ر.ک: تفسير العياشي، ج ۱، ص ۶۱، ۲۴۴، ۲۴۵، ج ۲، ص ۷۶ و ۳۲۶؛ الغيبة نعماني، ص ۲۸۸ ـ ۲۹۱، ۳۱۴، ۳۵۴؛ الغيبة طوسي، ص ۱۸۷، ۴۵۲، ۴۷۰؛ مجمع البيان، ج ۹، ص ۳۸۱؛ سرور اهل الايمان، ص ۲۹، ۳۰، ۴۲، ۴۳، ۱۰۲، ۱۰۳، ۱۱۱، ۱۱۲.
11.. او از راويان حديث مشهوري است که غيبت قائم را به خورشيد پس ابر تشبيه ميکند، کمال الدين، ص۲۵۳؛ براي روايتي از وي در باب اوصاف مهدي ، (ر.ک: الارشاد، ج ۲، ص ۳۸۲).
12.. موسوعة طبقات الفقهاء، ج ۱، ص ۳۰۷.
13.. «اَحَدُ اَوعِيَةِ العِلمِ».
14.. «اَخَذوا عَنه العِلمَ».
15.. تاريخ الاسلام، ج ۸، ص ۵۹؛ زرکلي نيز از وي با تعبير «واسع الرواية غزير العلم بالدين؛ داراي روايات و علم فراوان در دبن» ياد کرده است (ر.ک: الاعلام، ج ۲، ص ۱۰۵).
16.. موسوعة طبقات الفقهاء، ج ۱، ص ۳۰۸.
17.. الکاشف، ج ۱، ص ۲۸۸؛ ميزان الاعتدال، ج ۱، ص ۳۷۹.
18..Tradition and Survival…, ۱, pp. ۸۶ ـ ۸۷.