در مورد وثاقت وي گفتني است که اگر چه برخي رجاليان متقدم شيعه او را تضعيف کردهاند ۱ ، اما رجاليان متأخر با بررسي و نقد ديدگاه پيشينيان خود به جابر، عموماً او را توثيق کرده و موارد طعن وي را توجيه کردهاند ۲ ، ولي کتب رجالي و حديثي اهل تسنن از ديرباز تا کنون به جرح وي پرداختهاند. در ادامه به بررسي و نقد وجوه طعن اهل تسنن در جابر بن يزيد خواهيم پرداخت.
اهل تسنن و جابر جعفي
جابر جعفي با آن که شيعه بود، از مشايخ برجسته سني نيز روايت ميکرد و به همين دليل مورد توجه اهل تسنن قرار داشت. جابر محدثي بسيار پر کار بود ۳ . در اين باره ترمذي از وکيع نقل کرده که اگر او نبود، کوفه از حديث تهي ميگرديد ۴ . او گاهي احاديث منحصر به فرد و نادر روايت ميکرد و اين موضوع سبب شد برخي از بزرگان اهل تسنن چون شعبة بن حجاج، روايت نمودن از وي را بر خود لازم بدانند. ۵ روايات او در موضوعات گوناگون تفسيري ۶ ، فقهي ۷ ، تاريخي ۸ و ديگر موضوعات ديني در کتب اهل تسنن فراوان ديده ميشود؛ و به همين سبب، از شاگردان و معاصران سني او تا علماي متأخر اهل تسنن درباره وي اظهار نظرهاي گوناگوني وجود دارد و عملاً در ميان اهل تسنن، با طيفي از اظهار نظر در مورد او مواجه ميشويم. در ميان آثار روايي و رجالي اهل تسنن بايد گفت چهرههاي برجستهاي از اهل حديث، مانند سُفيان ثَوري و شُعبة بن حَجّاج به جابر علاقه مند بوده، او را توثيق کرده و از وي روايت ميکردهاند ۹ . آنان همواره از جابر با احترام ياد کرده، در مورد او تعابيري چون «اورع في الحديث» ۱۰ و «من اوثق الناس» ۱۱ به کار بردهاند ۱۲ . برخي از اهل تسنن بدين نيز اکتفا نکرده و او را صاحب کرامت دانستهاند؛ چنان که عثمان بن ابي شيبه از جدش نقل کرده که جابر، در زمان نايابي
1.. رجال النجاشي، ص ۱۲۸؛ رجال ابن داوود، ص ۶۱، ۲۹۹.
2.. رجال حر عاملي، ص ۷۵، وسائل الشيعة، ج ۳۰، ص ۳۲۹؛ الوجيزة في الرجال، ص ۴۲؛ خاتمة المستدرک، ج ۴، ص ۱۹۷، ۲۱۸؛ معجم رجال الحديث، ج۴، ص۳۴۴، ۳۴۵؛ معجم الثقات و ترتيب الطبقات، ص ۲۵؛ الجامع في الرجال، ج۱، ص ۳۵۱ ـ ۳۵۳، ۹۲۹.
3.. بعض مثالب النواصب، ص ۲۴.
4.. سنن الترمذي، ج ۱، ص ۱۳۳؛ ر.ک: العبر، ج ۱، ص ۱۲۷، ۱۲۸؛ شذرات الذهب، ج ۱، ص ۱۷۵؛ کوفه در قرن دوم هجري يک مرکز عمده حديث بود؛ ر.ک:
Tradition and Survival…, ۱, p. ۸۷.
5.. تهذيب التهذيب، ج ۲، ص ۴۲.
6.. براي نمونه ر.ک: تفسير مجاهد بن جبر، ج ۱، ص ۳۸۸، ۳۸۹، ج ۲، ص ۶۹۱، ۶۹۷، ۶۹۸، ۷۰۴ ؛ تفسير القرآن العظيم، ج ۲، ص ۳۱۳، ج۳، ص ۳۴، ۱۳۵، تفسير سفيان ثوري، ص۱۲۷، ۱۸۳.
7.. براي نمونه ر.ک: مسند احمد بن حنبل، ج ۱، ص ۳۱۷؛ المحلي، ج ۱۱، ص ۳۳۲، ۳۳۳ ؛ بغية الباحث عن زوائد مسند الحارث، ص ۹۶.
8.. براي نمونه ر.ک: تاريخ الامم والملوک، ج ۱، ص ۲۶۶، ۲۶۹ و ۲۷۶، ج ۴، ص ۱۹۴، ۵۰۰ و ۵۱۲، ج ۵ ، ص ۴۴۹.
9.. ثوري و شعبه خود ميدانستهاند ارتباط با جابر براي برخي از اهل تسنن مناسب نيست، بنابراين ابو عَوانَه را از رفتن به نزد جابر نهي ميکردند (تهذيب التهذيب، ج۲، ص ۴۲).
10.. پارساترين فرد در نقل حديث.
11.. از معتمدترين و امينترين افراد.
12.. ميزان الاعتدال، ج ۱، ص ۳۷۹.