علامه طباطبايي رحمه الله و حديث - صفحه 30

مرحوم مجلسي را رد مي‌کند، که امرٌ بين الامرين را ايشان يک طور ديگر معني ميکند، ولي روايتي مي‌آورد که :
شخصي مي‌آيد خدمت امير المؤمنين( و راجع به تفويض و جبر سؤال مي‌کند. حضرت در جواب مي‌فرمايد : قدرت شما بر انجام کارها، آيا با خداست يا به تنهايي؟ اگر بگوييد همراه خداييم و شريک با او هستيم، که مشرکيد و بايد شما را کشت، و اگر بگوييد به تنهايي و بدون خدا، باز هم کافريد و بايد شما را کُشت. گفتند: پس چه بگوييم؟ فرمود: من اين را مالکم با تمليک خدا، يعني اين معيّت طولي است، نه معيّت عرضي، يعني هر چه دارم از اوست، ولي اختيار برايم گذاشته است و مالکي جز خدا نيست.۱
اين، ديد توحيدي علاّمه طباطبايي است. مرحوم آقاي طباطبايي، روايات فقهي را جدا مي‌کند، مي‌فرمايد: به روايات و اخبار آحاد در فقه مي‌شود عمل کرد؛ زيرا که آن جايگاه خودش را دارد و ظنّي است، ولي در معارف ديني، نمي‌شود بدين منوال عمل کرد.

جايگاه عقل

اين را عرض کنم ـ که خيلي مهم است براي همه ما ـ، بايد معلوم کنيم که فيلسوف و اين‌هايي که با عقل و استدلال کار مي‌کنند، مشخص کنيم که حد و حدود عقل چيست؟ عقل، يعني آن قوه و استعدادي که آدم مي‌تواند با او اشياء را بفهمد، يعني فهم. البته يک عقل به معني موجود کذا و کذاست که کاري نداريم و در جاي خودش بحث مي‌شود. امّا اين عقلي که مي‌خواهيم با آن چيزي را بفهميم، داده‌هاي اين عقل، اين مواد و مصالحي که به دست مي‌آورد، يک حدّ محدود و مشخصي دارد، که اين حدّ محدود را فيلسوف بايد بداند و مرحوم علاّمه طباطبايي، به خوبي اين مسأله را مي‌دانست.

1.. سُئِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ عَنِ الْقَدَرِ قَالَ فَقِيلَ لَهُ أَنْبِئْنَا عَنِ الْقَدَرِ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ سِرُّ اللَّهِ فَلَا تُفَتِّشُوهُ فَقِيلَ لَهُ الثَّانِيَ أَنْبِئْنَا عَنِ الْقَدَرِ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ بَحْرٌ عَمِيقٌ فَلَا تَلْحَقُوهُ فَقِيلَ لَهُ [الثَّالِثَ ] أَنْبِئْنَا عَنِ الْقَدَرِ فَقَالَ ما يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِک لَها وَ ما يُمْسِک فَلا مُرْسِلَ لَهُ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ إِنَّمَا سَأَلْنَاک عَنِ الِاسْتِطَاعَةِ الَّتِي بِهَا نَقُومُ وَ نَقْعُدُ فَقَالَ اسْتِطَاعَةً تَمْلِک مَعَ اللَّهِ أَمْ دُونَ اللَّهِ قَالَ فَسَکتَ الْقَوْمُ وَ لَمْ يُحِرُوا جَوَاباً فَقَالَ ع إِنْ قُلْتُمْ إِنَّکمْ تَمْلِکونَهَا مَعَ اللَّهِ قَتَلْتُکمْ وَ إِنْ قُلْتُمْ دُونَ اللَّهِ قَتَلْتُکمْ فَقَالُوا کيْفَ نَقُولُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ تَمْلِکونَهَا بِالَّذِي يَمْلِکهَا دُونَکمْ فَإِنْ أَمَدَّکمْ بِهَا کانَ ذَلِک مِنْ عَطَائِهِ وَ إِنْ سَلَبَهَا کانَ ذَلِک مِنْ بَلَائِهِ إِنَّمَا هُوَ الْمَالِک لِمَا مَلَّککمْ وَ الْقَادِرُ لِمَا عَلَيْهِ أَقْدَرَکمْ أَ مَا تَسْمَعُونَ مَا يَقُولُ الْعِبَادُ وَ يَسْأَلُونَهُ الْحَوْلَ وَ الْقُوَّةَ حَيْثُ يَقُولُونَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَسُئِلَ عَنْ تَأْوِيلِهَا فَقَالَ لَا حَوْلَ عَنْ مَعْصِيَتِهِ إِلَّا بِعِصْمَتِهِ وَ لَا قُوَّةَ عَلَى طَاعَتِهِ إِلَّا بِعَوْنِه (بحارالأنوار: ج۵ ص۱۲۳ باب۳ ـ القضاء و القدر و المشية).

صفحه از 38