علامه طباطبايي رحمه الله و حديث - صفحه 36

سؤال: نظر علاّمه درباره رابطه با زيارات جامعه کبيره چه بود؟ در مورد مباني رجالي، آيا مبناي خاصي داشتند؟

پاسخ: من راجع به مسائل رجالي نمي‌دانم. امّا جامعه کبيره را وقتي ما مشهد بوديم، مي‌خوانديم، فهميديم که اين زيارات و دعا براي ايشان، جزء لا ينفک اين مکتب بوده. من يک بار به يک دانشجو، يک موضوع پايان نامه فوق ليسانس راجع به تأثير زيارت دادم و گفتم: توي اين مسأله، رساله‌ات را بنويس. بعد از مدتي، يک رساله‌اي نوشت و بارها آمد و گريه کرد و گفت: عجب موضوعي دست من دادي.

سؤال: درباره معناي بيان علاّمه، در باره غناي قرآن کريم، از هر چيزي حتّي از سنّت بفرماييد.

پاسخ: خود قرآن کريم را مي‌شود گفت که نيازي به سنّت ندارد. بله، اگر کسي به آن مرحله برسد که خود آيات را بتواند مستقل دريابد، اينگونه است، ولي نمي‌دانم آيا کسي اينگونه پيدا مي‌شود؟! ولي ما در تفسير قرآن يا تبيين آيات، به روايات نياز داريم، و بالأخره در خيلي جاها کمک مي‌کند به توجيه آيات.

سؤال: نظر ايشان را درباره ميراث روايي اهل سنّت بفرماييد.

پاسخ: دقيق نمي‌دانم. ولي همين که آن همه روايت از درّ المنثور سيوطي نقل مي‌کند، نشان مي‌دهد که اين ميراث را تا حدودي قبول دارد. من در ذهنم نيست، ولي آيا شما ديده‌ايد که ايشان از تفسير طبري نقل کند؟ چقدر نقل مي‌کند؟ ظاهراً خيلي اعتنايي ندارد. البته اين را هم عرض کنم که مرحوم آقاي طباطبايي در اوائل، واقعاً از لحاظ مالي خيلي تنگدست بود. اين کتابخانه‌اي که در اواخر داشته، آني نيست که اول داشته. به همين جهت، در اوائل، منابع تفصيلي، شايد آن قدرها در دستش نبود.

سؤال: آيا علاّمه، از عنايات خاص اهل بيت(، مطلبي فرموده‌اند؟

پاسخ: شنيده‌ام، امّا الآن يادم نيست که چه مواردي را فرموده باشند.

سؤال: تأثير يافته‌هاي عرفاني در فهم قرآن و حديث، و ميزان حجيّت يافته‌هاي عرفاني، از ديدگاه علاّمه چيست؟

پاسخ: مرحوم علاّمه طباطبايي رحمه الله، عليرغم اين که خودشان سراغ اين مسائل عرفاني مي‌رفت و آنها را قبول داشت و تحت تربيت مرحوم قاضي بود، و واقعاً سلوک هم داشته بود و تا آخر هم آن سلوک را داشت، امّا هرگز اينها را نه وارد بحث فلسفي کرد و نه بحث قرآن کريم. شما

صفحه از 38