شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد - صفحه 64

اگر بخواهيم از دايره انصاف دور نشويم، بايد نسبت آن دو را، نسبت شمشير چوبين با تيغ فولادين، بدانيم؛ گرچه خطبه ابن نباته، از صناعات بديعي بهرهمند است، ولي کلام اميرمومنان( در اوج آسمان است (همان: ص84 ـ82).
لذا برخي صاحب نظران، درباره نهجالبلاغه و شرح ابن ابي الحديد، به اين نکته توجه کردهاند که شارح مزبور، عظمت بلاغي نهجالبلاغه را دليل اصالت آن و درستي انتسابش به علي عليه السلام بداند، و بگويد:
عظمت والاي نهج البلاغه، به ويژه از منظر ادبي و فن بلاغت، آنگونه که گردآورنده آن، يعني سيد رضي( نيز بر آن توجه داشت، و نام اين کتاب شريف را نهج البلاغه ناميد، سبب شد تا توجه ابن ابي الحديد به اين اثر والا توجه کرده و در جاي جاي شرح خود، بر اين کتاب اختيار از کف دهد و زبان به تحسين عبارات نهج البلاغه گشايد و او را وادار سازد تا يکي از راههاي اثبات اصالت نهج البلاغه را در تبيين عظمت بلاغي آن ببيند (مجله سفينه: ش5 ص137).

ويژگيهاي ادبي شرح:

ويژگيهاي ادبي شرح نهج البلاغه عبارت است از:

1. شعر فراوان

مؤلف در شرح خود، حدود هشت هزار بيت شعر، در موضوعات مختلف صرفي و نحوي و لغوي و تاريخي و بيان عقايد و رسوم عامّه اخلاق عرب مورد استفاده قرار داده، و به آن استشهاد کرده است. اين امر، علاوه بر غنا بخشيدن به شرح و پر رنگ کردن جنبه ادبي آن، باعث تنوع بخشي به شرح کلمات اميرالمؤمنين( شده و خواننده را بر سر شوق ميآورد، و از خستگي زودرس او جلوگيري ميکند؛ در عين حال، معنا و مفهوم جملات امام عليه السلام را بهتر در ذهن خواننده پايدار مي‌سازد. شايد بتوان يکي ديگر از علل حجم بالاي اين شرح ارزشمند را، وجود اشعار اعم از رباعيات، غزليات و حتي قصايد دانست.
وي در ضمن شرح جمله امام که فرموده است: فَالْمَوْتُ فِي حَياتِکمْ مَقْهُورِينَ وَ اَلْحَياةُ فِي مَوْتِکمْ قَاهِرِينَ، به ذکر چندين شعر از اشعار شاعران عرب ميپردازد که شعر زير از «التّهامي» يکي از آنهاست:
فموت الفتى في العز مثل حياته وعيشته في الذل مثل حمامه شرح
(نهج البلاغه ابن ابي الحديد: ج3 ص245)
مرگ با عزت جوانمرد، همانند حيات او، و زندگي همراه با خواري، همانند مرگ اوست.
و نيز در شرح خطبه 68 که امام علي عليه السلام در تذکر دادن به خطرات دلبستگي به دنيا، بيان فرمودهاند، اشعار زيادي را ميآورد که يکي از آنها در زير آمده است:
دنياک دار غرور و نعمة مستعاره
دنيا، خانه فريب است، و نعمتي فاني و گذراست.

صفحه از 68