شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد - صفحه 65

و دار أکل و شرب و مکسب و تجاره
وخانه خوردن و آشاميدن و کسب و تجارت است.
و رأس مالک نفس فخف عليها الخساره
سرمايهات، عمرت است، پس بترس از اين که زيان کني!
و لا تبعها بأکل و طيب عرف و شاره
پس آن را به خوردن و بوي خوش و دستاري مفروش.
فإن ملک سليمان لا يفي بشراره (همان: ص337)
چرا که ملک سليمان هم در ازاي شعلههاي آتش [دوزخ] نميارزد!
و نيز از أبوالعتاهية، شعر ذيل را ميآورد:
ألا إنما التقوى هي البر و الکرم و حبک للدنيا هو الفقر و العدم
آگاه باشيد که پرهيزکاري همان نيکي کردن و بخشش است، و دلبستگي تو به دنيا، همان فقر و نيستي است.
و ليس على عبد تقي غضاضة
إذا صحح التقوى و إن حاک أو حجم
(همان: ص337) و بر بنده پرهيزکار، خفت و خواري راه ندارد، اگر به رعايت تقوي ملتزم باشد. اگرچه در ظاهر به دنيا مشغول باشد و يا از آن فاصله گرفته باشد.

2. ترجمه لغات مشکل

يکي ديگر از ويژگيهاي ادبي اين شرح، توضيح صرفي و نحوي کلمات مشکل است. روش ابن ابي الحديد در شرح عبارات نهج البلاغه اين است که در صورت وجود کلمات دشوار در خطبه يا سخن و نامه امام، ابتدا معنا و مفهوم آن واژهها را توضيح ميدهد، و سپس به شرح مي پردازد. البته در بيان معاني واژهها، نامي از منبع لغوي خود متذکر نميشود، لکن گاهي اوقات به نسخه بدلها نيز اشاره ميکند. براي مثال در خطبه 52 عبارتي از امام عليه السلام نقل شده است که مي فرمايد:
أَلاَ وَ إِنَّ اَلدُّنْيا قَدْ تَصَرَّمَتْ وَ آذَنَتْ بِانْقِضَاءٍ وَ تَنَکرَ مَعْرُوفُهَا وَ أَدْبَرَتْ حَذَّاءَ فَهِي تَحْفِزُ بِالْفَنَاءِ سُکانَهَا (نهج البلاغه: خطبه۵۲).
ابن ابي الحديد در بيان معاني واژههاي مشکل اين عبارت مينويسد:
تصرمت: انقطعت و فنيت و آذنت بانقضاء: أعلمت بذلک، آذنته بکذا: أي أعلمته و تنکر معروفها: جهل منها ما کان معروفا، و الحذاء: السريعة الذهاب و رحم حذاء مقطوعة غير موصولة.
وي سپس به نسخه بدلي اشاره ميکند و ميگويد:
و من رواه جذاء بالجيم أراد منقطعة الدر و الخير، و تحفز بالفناء سکانها تعجلهم و تسوقهم و أمر الشي ء صار مرا (شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد: ج3 ص333).

صفحه از 68