109
فرهنگنامه اذان

مؤذّن ديگر ، فرزند ابن مُحَيريز بود . سپس اذان به فرزندان ربيعة بن سعد بن جُمَح رسيد.
ابو محذوره ، از خوش صداترينْ مردم بود . روزى عُمَر ، صداى اذان گفتن او را شنيد . گفت : چيزى نمانده كه زير نافَت پاره شود. ۱

1.. اُسد الغابة : ج ۶ ص ۲۷۳ ، الاستيعاب : ج ۴ ص ۳۱۴ .


فرهنگنامه اذان
108

شنيديد ، از خوردن و آشاميدن ، دست بكشيد ؛ چرا كه وارد صبح شده ايد» . ۱

۲۰۷.امام صادق عليه السلام :ابن اُمّ مكتوم ، اذان صبح را گفت . مردى بر پيامبر خدا گذشت و ايشان مشغول خوردن سَحَرى بود و او را تعارف به خوردن نمود .
گفت : اى پيامبر خدا! مؤذّن ، اذان فجر را گفت!
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «اين ، ابن اُمّ مكتوم است و او شب هنگام ، اذان مى گويد . هر گاه بلال اذان گفت ، خوددارى كن» . ۲

ج ـ پيامبر ، سه مؤذّن داشته است

۲۰۸.الطبقات الكبرى ـ به نقل از عامر ـ :پيامبر خدا ، سه مؤذّن داشت : بلال ، ابو محذوره و عمرو بن اُمّ مكتوم . در غياب بلال ، ابو محذوره اذان مى گفت و در غياب ابو محذوره ، عمرو بن اُمّ مكتوم . ۳

۲۰۹.اُسد الغابة ـ به نقل از ابو عمر ـ :ابو محذوره ، مؤذّنِ پيامبر خدا بود . [روزى ]پيامبر خدا شنيد كه او تقليد اذان مى كند و از صداى او خوشش آمد . دستور داد كه او را به مسجد بياورند ، و او همان روز ، اسلام آورد . پيامبر صلى الله عليه و آله در بازگشت از حُنَين ، به او فرمود كه در مكّه اذان بگويد و از آن پس ، پيوسته در مكّه اذان مى گفت .
مؤذّنِ ديگر پيامبر صلى الله عليه و آله ، ابن مُحَيريز بود كه پسر عموى ايشان است .

1.. الكافى : ج ۴ ص ۹۸ ح ۳ ، تهذيب الأحكام: ج ۴ ص ۱۸۴ ح ۵۱۳ ، بحار الأنوار: ج ۲۲ ص ۲۶۵ ح ۷ .

2.. الكافى : ج ۴ ص ۹۸ ح ۱ ، بحار الأنوار: ج ۸۳ ص ۱۳۲ ح ۹۸ .

3.. الطبقات الكبرى : ج ۳ ص ۲۳۴ ، السنن الكبرى : ج ۱ ص ۶۳۰ ح ۲۰۱۶ .

  • نام منبع :
    فرهنگنامه اذان
    سایر پدیدآورندگان :
    مسعودي، عبدالهادي؛ شيخي، حميدرضا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 34864
صفحه از 115
پرینت  ارسال به