نام آن را قاموس نهج البلاغه بگذارم ولي چون قبلاً مرحوم آقاي شرقي اين کار را شروع کرده بودند، به ايشان عرض کردم که شما کتاب خودتان را به روش من بنويسيد تا ديگر، من کتابي ننويسم، اما ايشان قبول نکردند و خودم نگارش آن را آغاز کردم. لازم به ذکر است که سبک ايشان اين گونه بود که يک کلمه از نهج البلاغه را مينوشت سپس آن را به فارسي ترجمه
ميکرد و در ادامه عبارت عربي همين کلمه را از اقرب الموارد نقل ميکرد و ترجمه ميکرد و راجع به آن کلمه، از نهج البلاغه فقط دو کلمه را گزارش ميکردند. اما نظر من اين بود که ابتدا کلمه ترجمه شود و سپس در مقابل آن از نهج البلاغه دو يا سه سطر نقل شود چون طبق اين روش، بسياري از مطالب نهج البلاغه بررسي ميشد. در مورد نام اين کتاب نيز لازم به ذکر است که عنوان کنم در ابتدا ميخواستم نام آن را قاموس نهج البلاغه بگذارم ولي چون ديدم ايشان ناراحت ميشوند، نام آن را مفردات نهج البلاغه گذاشتم. نگارش اين کتابِ دشوار و پُر زحمت، تقريباً 5 سال به طول انجاميد؛ ابتدا نشر قبله در تهران آن را به چاپ رساند و بعد به درخواست جامعه مدرسين به صورت ستوني (همانند قاموس قرآن) به چاپ رسيد.
آيا مفردات نهج البلاغه از جامعيت قاموس قرآن نسبت به کلمات نهج البلاغه، برخوردار است؟
بله ـ فکر ميکنم همين طور باشد چون در مفردات نهج البلاغه سعي من بر اين بود که يک کلمه را عنوان کنم و با اين يک کلمه، چند سطر از نهج البلاغه بياورم تا کلمات اميرالمؤمنين عليه السلام بيشتر بررسي شود.
در مفردات نهج البلاغة از چه منابعي بهره جسته ايد؟
در مفردات نهج البلاغه، بيشتر از شرح «ابن ميثم» و شرح «ابن ابي الحديد» نقل کردهام و در برخي از موارد از شرح مرحوم «عبده» هم استفاده کردم.
کار ابن ابي الحديد را در شرح نهج البلاغه، چگونه ارزيابي ميفرمائيد؟
ايشان در زمينه ادبيات خيلي خبره هستند؛ واقعاً اگر اغراق نباشد همانند آن در شرح ادبي نهج البلاغه نوشته نشده است. او مطالب را ـ بويژه آنچه را که مربوط به امام علي عليه السلام و اهل بيت عليهم السلام است ـ مستدل آورده است.
لطفاً تأليفات ديگر خود را درباره نهج البلاغه معرفي بفرماييد؟
بعد از اتمام مفردات به نظرم آمد که براي کل نهج البلاغه شرحي بنويسم که نظير کارهاي قرآني باشد که شامل لغت نامه و تفسير و مفردات و ... باشد و «آيينه نهج البلاغه» را شروع به