شايد حدود سي تا چهل نهج البلاغه نوشته شده بود و مرحوم رضي در سال 400 هجري از اينها نهج البلاغه فعلي را گزينش کرده است و در آنجا اسناد خيلي روشن بوده است. پس درباره اسناد ميتوان گفت اولاً در کتابهاي شيعه و هم سنّي وجود دارد، ثانياً يکنواخت بودن کلمات نهج البلاغه نشانه آن است که از يک نفر ميباشد و ديگري، شواهدي از نوشتن و حفظ خطبه هاي حضرت علي عليه السلام است که از جمله آن زيد بن وهب بوده است.
لطفاً به طور خاص در مورد خطبه شقشقيه و شبهاتي که در مورد آن مطرح است، اندکي توضيح بفرمائيد.
برخي در مورد خطبه شقشقيه ميگويند اين خطبه از کلمات حضرت علي عليه السلام نيست و سيد رضي خودش اينها را نقل کرده است. ابن ابي الحديد درباره اين سخن ميگويد که اين خطبه در فلان کتاب هست و من خودم آن را ديدهام و آن موقع هنوز پدران سيد رضي هم به دنيا نيامده بودند؛ علاوه بر اين، سنخيت اين کلمات با خطبه هاي ديگر هم نشانه يکي بودن گوينده است. نکته مهمي که ابن ابي الحديد ميگويد اين است که ابن عباس ميگويد وقتي آن شخص برخاست و نامه را به علي ابن ابيطالب عليه السلام داد، حضرت نامه را خواند. من (ابن عباس) گفتم يا اميرالمؤمنين عليه السلام از همان جا که ماند، ادامه دهيد. امام گفت: «هيهات يابن عباس تلک شقشقةٌ هَدَرَتْ ثم قَرَّت». ديگر نميشود و آن حال ديگر نميآيد. شقشقه، تکه گوشت گرد مانندي است که وقتي شتر خشمگين ميشود و غضب ميکند، اين از گوشه زبانش خارج ميشود و صدا ميدهد، شتر به تدريج که آرام شد، تکه گوشت کوچک ميشود و سپس ناپديد ميشود. ابن عباس ميگويد که من از هيچ چيزي به اين اندازه متأثر نشدم، که آن شخص نامه را داد و نگذاشت علي عليه السلام حرفش را تمام کند.
مسئله ديگر اين که چرا در مطالعات فقهي و در ديگر مطالعات اسلامي، به نهج البلاغه آنچنان که شايسته و بايسته بوده، توجه نشده است. الآن هم متأسفانه بعد از انقلاب، نهج البلاغه چندان حضور خاصي در حوزه و دانشگاه ندارد، دليلش را در چه ميدانيد؟
درست نميدانم آنچه ميتوانم عرض کنم اينکه، اگر در کل در نظر بگيريم، قبل از انقلاب مسئله طوري بود که ميشود گفت اهل سنت بيشتر درباره قرآن کار کردند و شيعه هم درباره سنت و درباره حديث و مقداري هم تفسير؛ بحمدالله بعد از پيروزي انقلاب گسترش پيدا کرد و تا الآن نيز براي خود ميدان بازکرده است؛ و فکر ميکنم که اين جريان طوري بوده است که به نهج البلاغه چندان توجهي نشده است، به هر حال به نظرم غفلتي شده است؛ الان ميبايست نهج البلاغه از اول، مورد بحث و بررسي قرار بگيرد. و به نظرم آن موقع طوري بوده که نهج البلاغه