۰.برخى خدا را به شوق [بهشت] مى پرستند . اين ، پرستشِ سوداگران است . گروهى خدا را از ترس مى پرستند . اين ، پرستشِ بردگان است . و گروهى خدا را از روى سپاسگزارى مى پرستند كه اين ، پرستشِ آزادگان وبرترين نوع پرستش است.
۱۰۱.اَلاستِدراجُ مِنَ اللّه ِ سُبحانَهُ لِعَبدِهِ أن يُسبِغَ عَلَيهِ النِّعَمَ ويَسلُبَهُ الشُّكرَ؛
۰.خدعه (و مهلت دادن) خدا به بنده آن است كه نعمت فراوان ومستمر به او رساند و سپاسگزارى را از او بگيرد.
۱۰۲.لاِبنِهِ عَليِّ بنِ الحُسَينِ عليه السلام : أى بُنَيَّ! إيّاكَ وظُلمَ مَن لا يَجِدُ عَلَيكَ ناصِرا إلاَّ اللّه َ؛
۰.به پسرش على بن حسين عليه السلام فرمود : «اى پسرك من! بپرهيز از اين كه بركسى كه جز خداوند در برابر تو ياورى ندارد ، ستم كنى».
۱۰۳.مِن دَلائِلِ عَلاماتِ القَبولِ : الجُلوسُ إلى أهلِ العُقولِ؛
۰.از نشانه هاى خوش نامى و نيك بختى ، همنشينى با خردمندان است.
۱۰۴.مِن عَلاماتِ أسبابِ الجَهلِ المُماراةُ لِغَيرِ أهلِ الفِكرِ؛
۰.از نشانه هاى اسباب نادانى ، مجادله با غير اهل انديشه است.
۱۰۵.مِن دَلائِلِ العالِمِ انتِقادُهُ لِحَديثِهِ وعِلمُهُ بِحَقائِقِ فُنُونِ النَّظَرِ؛
۰.از نشانه هاى دانا ، نقّادى (و بررسى) گفتار خود و آگاهى او از حقايق فنون رأى (و نظر) است.
۱۰۶.إيّاكَ وما يُعتَذَرُ مِنهُ ؛ فَإنَّ المُؤمِنَ لايُسييءُ ولايَعتَذِرُ والمُنافِقُ كُلَّ يوَمٍ يُسييءُ ويَعتَذِرُ؛
۰.از آنچه موجب پوزش خواهى شود ، بپرهيز ؛ زيرا مؤمن ، نه بد كند و
نه پوزش خواهد ، و منافق ، هر روز بد كند و [هر دَم] پوزش خواهد.