۱۹۰.صَلاحُ حالِ التَّعايُشِ والتَّعاشُرِ مِل ءُ مِكيالٍ ثُلثاهُ فِطنَةٌ وثُلثُهُ تَغافُلٌ؛
۰.اصلاح وضع همزيستى و سازگارى مردم با يكديگر [مانند] پيمانه پُرى است كه دو سومش هوشمندى و يك سومش ناديده گرفتن [و چشمپوشى از خطاى ديگران] است.
۱۹۱.فَوتُ الحاجَةِ خيرٌ من طَلَبِها مِن غَيرِ أهلِها؛
۰.برآورده نشدن حاجت ، بهتر از درخواست آن از نااهل است.
۱۹۲.بَرّوا آبائَكُم يَبَرَّكُم أبناؤُكُم وعِفُّوا عَن نِساءِ النّاسِ تَعِفَّ نِساؤكُم؛
۰.به پدرانتان نيكى كنيد تا پسرانتان به شما نيكى كنند ، و از زنان مردم ، دامن پاك داريد تا زنانتان پاكْ دامن باشند.
۱۹۳.تَصافَحوا ؛ فَإنَّها تَذهَبُ بِالسَّخيمَةِ ؛
۰.به يكديگر دست دهيد ، كه كينه را از ميان مى برد.
۱۹۴.إتَّقِ اللّه َ بَعضَ التُّقى وإن قَلَّ ودَع بَينَكَ و بَينَهُ سِترا وإن رَقَّ؛
۰.از خداوند ، به نوعى ، هر چند اندك باشد ، پروا كن و ميان خود و او پرده اى ، هر چند نازك ، بياويز.
۱۹۵.اَلعامِلُ عَلى غَيرِ بَصيرَةٍ كَالسائِرِ عَلى غَيرِ طَريقٍ فَلا تَزيدُهُ سُرعَةُ السَّيرِ إلاّبُعدا؛
۰.عمل كننده بى بصيرت ، مانند رونده به بيراهه است و شتابش در رفتن ، جز بر دورى او از مقصد نيفزايد.
۱۹۶.مَن ساءَ خُلُقُهُ عَذَّبَ نَفسَهُ؛
۰.هر كه بد خوى شود ، خود را شكنجه دهد.
۱۹۷.إذا رَأَيتُمُ العَبدَ يَتَفَقَّدُ الذُّنوبَ مِنَ النّاسِ ناسِيا لِذَنبِهِ فَاعلَمُوا أنَّهُ قَد مُكِرَ بِهِ؛
۰. هرگاه ديديد بنده اى به گناهان مردم پرداخته و گناه خود را فراموش كرده است ، بدانيد گرفتار مكر شده است.