بررسي اشعار كتاب « الكافي » - صفحه 544

يعنى : هان! زنان ، گونه گون آفريده شده اند : برخى سودمندند و برخى زيانبار ؛ برخى چونان ماهِ تابان اند و برخى ديگر ، چون شبِ تاريك . هر آن كس كه با زنى نكو باشد ، سعادتمند است و اگر كسى زيان بيند (زنى بدكردار نصيبش شود) ، انتقامى نمى تواند بگيرد .
15 . پس از ازدواج حضرت خديجه عليهاالسلام با پيامبر صلى الله عليه و آله ، عبد اللّه بن غنم ، ۱ از قبيله قريش ، چنين سرود :

هَنيئا مَريئا يا خديجة قد جَرتْلكِ الطيرُ فيما كانَ منك بأسعدِ
تزوّجتْه خيرُ البريّة كلّهاومن ذا الذى فى الناس مثلُ محمّدِ
وبشَّر به البَرّان۲عيسى بن مريموموسى بنُ عمران فياقربَ موعِد
أقَرَّت به الكُتّابُ قِدْما بأنّهرسولٌ من البَطْحاء هادٍ ومُهْتدٍ .۳
يعنى : مبارك بادا اى خديجه! خوش بختى به تو روى آورده است . بهترين انسانِ روى زمين ، كه بى مانند است ، با تو پيوند همسرى بسته است . او كسى است كه دو انسانِ پاك و راستگو ، موسى و عيسى ، بشارتش داده بودند ، وعده آنان چه زود عملى شد! كُتّاب ، ۴ از پيش ، اقرار كرده بودند كه او پيمبرى از سرزمين بطحاست : هدايتگر و رهنما .
16 . قَتاده ، از محدّثان بزرگ اهل سنّت ، ۵ در نقل وقايع جنگ بدر براى خالد بن عبد اللّه ، اين ابيات را از ابوجهل بازگو كرد :
ما تَنْقِمُ الحربُ الشَموسُ منّىبازلَ عامين حديثَ السّنِّ
لِمثلِ هذا ولدتْنى اُمّى .۶
يعنى : جنگ سخت و سركش نمى تواند عيبى از من بنماياند (؛ زيرا خوب امتحان پس دادن من در جنگ ، صحنه جنگ را از مفاخر من مى سازد) . من كه با وجود عمر كوتاهم ، كارآزموده و جنگجويم . مادرم مرا براى چنين كارى ، زاده است .
لغت نويسان ، بيت را با اندكى تغيير در ماده «بزل» ذكر كرده اند ؛ از جمله ، ابن دُريد اَزْدى ۷ و ابن سيده . ۸
ولى ابن أثير جزرى ، در شرح واژه «بازل» ، عبارت «بازل عامين حديث سنّى» را از سخنان اميرالمؤمنين على عليه السلام دانسته است . ۹ علّامه مجلسى نيز ابياتى را منسوب به امام على عليه السلام ذكر كرده كه اين «مصراع» نيز بخشى از آن ابيات است . ۱۰ فيض كاشانى نيز تصريح كرده كه اين سخنان را على عليه السلام ، خطاب به ابوجهل گفته است . ۱۱
17 . قتاده ، در شرح جنگ اُحُد ، اين ابيات را از على عليه السلام در مقابله با طلحة بن ابى طلحة نقل كرده است :

أنا ابنُ ذى الحوضَيْنِ عبدالمطلبْو هاشمِ المُطعمِ فى العام السَّغِبْ
أو في بميعادى وأحمى عن حَسبْ . ۱۲
يعنى : من از نسل عبد المطّلبم ، كه دو حوض را براى سيراب كردن حاجيان احداث كرد ، و نيز از نسل هاشمم كه مردمان را در قحط سالى ، اطعام كرد . به عهد

1.الكافى ، ج ۵ ، ص ۳۲۳ .

2.در الوافى ، ج ۲۱ ، ص ۳۸۸ ، نام او را عبد اللّه بن عثم آورده است .

3.در الوافى ، ج ۲۱ ، ص ۳۸۸ ، گفته كه در نسخه اى : «بشّرنا المرء ان» آمده است .

4.الكافى ، ج ۵ ، ص ۳۷۵ .

5.كُتّاب در اين جا جمع كاتب ، به معناى «ذوو كتاب» است و مقصود از آن ، انبياى صاحب كتاب و يا علماى اهل كتاب پيشين است .

6.به نقل از : مرآة العقول ، ج ۲۵ ، ص ۲۶۹ .

7.الكافى ، ج ۸ ، ص ۱۱۱ .

8.ر.ك : جمهرة اللغة ، ج ۱ ، ص ۶۱۶ .

9.ر.ك : همان ، ج ۹ ، ص ۵۲ .

10.النهاية فى غريب الحديث والأثر ، ج ۱ ، ص ۱۲۵ .

11.مرآة العقول ، ج ۲۵ ، ص ۲۷۰ .

12.الوافى ، ج ۲۶ ، ص ۳۶۸ .

صفحه از 554