بررسي اشعار كتاب « الكافي » - صفحه 546

20 . سفيان بن مصعب عبدى ، نقل مى كند كه به محضر امام صادق عليه السلام وارد شدم . ايشان به امّ فروه (دخترش) ، ۱ اشاره فرمود كه بيا و گوش كن كه بر جدّت حسين عليه السلام چه گذشت! آن گاه من شروع به خواندن مرثيه كردم و اين مصراع را گفتم :
فَرْوَ جودى بدَمْعكِ المَسكُوبِ! ۲
يعنى : اى امّ فروه! سرشك خود را [در اين مصيبت] ريزان كن!
راوى مى گويد كه امّ فروه ، آه و فريادى كشيد و ديگر بانوان نيز چنين كردند .
21 . در حديثى به اين بيت ، استشهاد شده است :

اِنْ عادَتِ العقربُ عُدْنا لهاوكانت النعلُ لها حاضِرهْ .۳
يعنى : اگر عقرب بازگردد ، ما نيز باز مى گرديم ، در حالى كه كفش براى [زدن] او آماده است!
ابن منظور ، نقل مى كند كه عقرب بن ابى عقرب ، يكى از بازرگانان مدينه بود كه در پرداخت حق مردم ، بسيار تعلّل مى كرد . روزى با فضل بن عبّاس معامله اى كرد و پول فضل را نداد . او نيز به درِ خانه عقرب رفت و ابياتى مثل بيت بالا را سرود . ۴
22 . امام صادق عليه السلام ، خطاب به دو نفر كه به ايشان ، اظهار ارادت مى كردند ، ولى فرمان امام را گردن نمى نهادند ، به اين سروده كثيّر عزّة ، استشهاد جستند :

اَلا زَعمتْ بالغَيْبِ اَلّا أحبّهاإذا أنا لم يَكْرُمْ علىَّ كريمُها؟۵
يعنى : آيا او نمى داند زمانى كه نزد من نيست ، اگر آنچه را دوست مى دارد ، دوست نداشته باشم ، او را دوست نداشته ام؟

1.ر.ك : مرآة العقول ، ج ۲۶ ، ص ۱۳۷ .

2.علّامه مجلسى گفته كه «اُمّ فَروه» هم كنيه مادر و هم كنيه دختر امام صادق عليه السلام بوده و در اين جا مراد ، دخترِ آن حضرت است . ر.ك : مرآة العقول ، ج ۲۶ ، ص ۱۳۷ ـ ۱۳۸ .

3.الكافى ، ج ۸ ، ص ۲۱۶ .

4.همان ، ص ۲۶۰ .

5.لسان العرب ، ج ۱۰ ، ص ۲۲۸ .

صفحه از 554