براى تكميل ديدگاه مفيد بايد به سخن وى در گفتارى ديگر از أوائل المقالات نيز توجه كرد. وى زير عنوان « گفتار در ثواب و عقاب دنيا و تعجيل مجازات در آن» مى نويسد:
خداى متعال ، برخى از بندگان خود را بر طاعتشان در دنيا با بخشى از ثوابى كه استحقاق دارند، پاداش مى دهد و جايز نيست كه در دنيا تمام پاداش هاى ايشان را بدهد؛ زيرا ادامه جزاى اطاعت كنندگان ( در آخرت) واجب است. و برخى از بندگان را بر گناهانشان در دنيا با بخشى يا تمام كيفرى كه با مخالفت هاى خود استحقاق دارند، عقاب مى كند ؛ زيرا هر گناهى موجب استحقاق عذاب دائم نمى گردد. آن گونه كه در طاعات گفتيم (كه مستوجب ثواب دائم مى گردد). ۱
شيخ مفيد براى اثبات ديدگاه خود به آياتى مانند: «وَ مَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا * وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ»۲ ، «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا * يُرْسِلِ السَّمَآءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا * وَ يُمْدِدْكُم بِأَمْوَ لٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَل لَّكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَل لَّكُمْ أَنْهَارًا»۳ و «لِّنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْىِ فِى الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ لَعَذَابُ الْأَخِرَةِ أَخْزَى»۴ و دو حديث نبوى «حمى يوم كفارة ذنوب سنة» ۵ و «صلة الرحم منسئة فى الأجل» ۶ استناد كرده است. ۷
به نظر مى رسد كه با توجّه به مجموع سخنان شيخ مفيد در دو گفتار بالا ، اختلاف وى با متكلّمان آل نوبخت ، در آن است كه از نظر شيخ مفيد ، مكلّف ، در مقابل طاعت ، استحقاق ثواب دائم دارد. ۸ از اين روى ، گو اين كه مى تواند بخشى از ثواب
1.همان ، ص ۱۱۲، گفتار ۱۱۶.
2.سوره طلاق، آيه ۲ ـ ۳ .
3.سوره نوح، آيه ۱۰ ـ ۱۲.
4.سوره فصّلت، آيه ۱۶.
5.التمحيص، ص ۴۲ ؛ علل الشرائع، ج ۱ ، ص ۲۷۹.
6.الكافى، ج ۲ ، ص ۱۵۱ ، ح ۹.
7.همان جا.
8.شيخ مفيد در اثر ديگر خود ، به استحقاقى بودن ثواب مؤمن و دوام آن ، اين گونه تصريح كرده است: ? «إنّ العارف الموحّد يستحق بالعقول على طاعته و قربته ثواب دائما» (المسائل السروية ، ص ۹۸) ؛ امّا مؤمن گناهكار در صورتى كه به عقاب الهى گرفتار شود، ناگزير ، عقاب وى منقطع خواهد بود و از عذاب به بهشت منتقل خواهد شد تا ثواب طاعات خود را دريافت كند؛ زيرا عادلانه نيست كه بنده اى طاعت و معصيت انجام دهد و به سبب گناه ، در جهنّم جاودانه بماند و ثواب طاعت خود را دريافت نكند (همان، ص ۹۷) .
شريف مرتضى (در شرح جمل العلم و العمل ، ص ۱۴۳) تصريح كرده كه درباره دائم بودن استحقاق ثواب ـ از جهت سمع ـ در ميان امّت ، خلافى نيست ؛ امّا عقاب فسق (گناه كمتر از كفر) از نظر وى دائم نيست. محقّق حلّى نيز دوام استحقاق ثواب را اجماعى و استحقاق عقاب را منقطع دانسته است (المسلك فى اُصول الدين، ص ۱۴۲). خواجه نصير الدين طوسى ـ صريحا ـ و علّامه حلّى ـ ظاهرا ـ و فاضل مقداد ، بر دائم بودن هر دو استحقاق رفته اند. معتزله نيز چنين ديدگاهى دارند (كشف المراد، ص ۲۷۰؛ مناهج اليقين، ص ۵۰۷ ـ ۵۰۸ ؛ النافع يوم الحشر، ص ۹۰). از نظر اشاعره ، انسانْ در قبال طاعت و معصيت ، استحقاق عقلى واجب ثواب و عقاب را ندارد (تفسير رازى، ج ۲ ، ص ۱۲۸؛ شرح المواقف، ج ۸ ، ص ۱۵۵، مناهج اليقين، ص ۵۰۵ ـ ۵۰۶). گفتنى است كه راوندى ، بر اين باور است كه طاعت ( يعنى فعلى كه بنده را در معرض ثواب قرار مى دهد) بر دو گونه است: طاعت علمى و طاعت عملى. طاعت علمى ، مانند شناخت خدا و پيامبر و امام و شرائع، دائم است و ثواب دائم دارد. طاعت عملى، مانند نماز گزاردن و صدقه دادن منقطع ، داراى ثواب منقطع است. معصيت ( فعلى كه بنده را به عقاب مى كشاند) نيز بر دو گونه است : معصيت اعتقادى و عملى. عقاب معصيت اعتقادى ، مانند شرك به خداوند ، دائم ، و عقاب معصيت عملى ، مانند ترك نماز و ريا ، منقطع است (عجالة المعرفة، ص ۴۲ ـ ۴۴).