اكثر معتزله ، تحابط را مى پذيرند ، البته در تفسير آن ، اختلاف نظر دارند. ۱
در باب احباط و تكفير ، احاديث فراوانى در ابواب مختلف اصول و فروع الكافى وجود دارد كه به نظر مى رسد ظهور غيرقابل چشم پوشى در اثبات آن دو (يا دست كم تكفير) دارند. در مجموع چنين مى نمايد كه مفهوم حديثى آن دو ، ظاهرا گسترده تر و فراگيرتر از اصطلاح كلامى است. در اين احاديث ، ضمن يادكرد اعمال موجبِ حبط حسنات و تكفير سيّئات، شرايط وقوع آن دو نيز بيان شده و به اين دو آموزه ، عمدتا از منظر تربيتى و اخلاقى ـ در كنار نگاه كلامى ـ نگريسته شده است. با توجّه به فراوانى روايات ، چند نمونه را از نظر مى گذرانيم :
1 . تكفير
امام صادق عليه السلام در تفسير آيه «إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ» 2 مى فرمايد:
صَلَاةُ المُؤمِنِ بِاللَّيلِ تَذهَبُ بِمَا عَمِلَ مِن ذَنبٍ بِالنَّهَار. 3
قال رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله : الحَجَّةُ ثَوَابُهَا الجَنَّةُ و العُمرَةُ كَفَّارَةٌ لِكُلِّ ذَنبٍ. 4
قال أَبُو عَبدِ اللَّهِ عليه السلام : الحُجَّاجُ يَصدُرُون عَلَى ثَلَاثَةِ أَصنَافٍ صِنفٌ يُعتَقُ مِن النَّارِ و صِنفٌ يَخرُجُ مِن ذُنُوبِهِ كَهَيئَةِ يَوم وَلَدَتهُ أُمُّهُ و صِنفٌ يُحفَظُ فِى أَهلِهِ و مَالِهِ فَذَاك
1.در ميان معتزله ، نظر ابوعلى جبايى ، با ديدگاه ابوهاشم جبايى ، متفاوت است. ابوعلى ، بر آن است كه احباط و تكفير ، در طاعت و معصيت واقع مى شود كه مى توانند در هم مؤثر باشند ، نه ثواب و عقاب كه با هم يافت نمى شوند تا تأثيرگذارى يكى بر ديگرى صحيح باشد. از نظر ابوهاشم ، احباط و تكفير ، در ثواب و عقاب واقع مى شود. از سوى ديگر ، ابوعلى ، منكر موازنه است و ابوهاشم ، قائل به موازنه است. موازنه ، بدين معناست كه هرگاه مكلّف با طاعتى مستحق مثلاً ده جزء ثواب و با معصيتى مستحق بيست جزء عقاب باشد، ده جزء از عقاب ، برابر ده جزء ثواب كسر مى شود و فرد ، مستحق ده جزء عقاب مى گردد. از نظر ابو على ، متأخّر (اعم از طاعت يا معصيت) ، متقدّم را اسقاط مى كند و بر حال خود مى مانَد (ر . ك : شرح الاُصول الخمسة، ص ۴۲۴ ـ ۴۲۵ ؛ كشف المراد، ص ۲۷۶) .
2.سوره هود ، آيه ۱۱۴ .
3.الكافى ، ج ۳ ، ص ۲۶۶ ، ح ۱۰.
4.همان ، ج ۴ ، ص ۲۵۳ ، ح ۴.