تأمّلي در باب حجّت اصول « الكافي » - صفحه 10

هم مطرح شود.
اين فرضيه را مى توان از چند نظر ، قابل دفاع دانست ؛ زيرا در اين فرض ، موضوع حفاظت جان امامان بسيار بهتر قابل اجراست. از طرف ديگر ، ما مى دانيم كه برخى از امامان شيعه ، در سنين پايين به امامت رسيده اند و بديهى است كه اين انتخاب ، در صورتى مى تواند قابل دفاع باشد كه ما ، شايستگى هاى امامت را امرى اكتسابى ندانيم ؛ زيرا انسان ، شايستگى هاى اكتسابى را در طول زمان به دست مى آورد و زمانى كه فردى در سنين پايين ، شايسته امامت است ، مفهوم آن اين است كه اين شايستگى ها ، منبعى فراتر از اكتساب داشته است و امرى موهوبى است. اگر اين شايستگى ها را امر موهوبى بدانيم ، كه مى دانيم ، موضوع معيّن بودن تعداد و حتّى شخص امامان قبل از تولّد آنان ، براى خود آن سلسله ، امرى كاملاً معقول و درست است ؛ امّا بيان آن براى ديگران ، نه تنها لزومى ندارد ، كه از نظر تحليل عقلى نيز چندان قابل دفاع هم نيست ؛ زيرا وقتى از قبل براى همه مشخّص باشد كه فردى جانشين امام پيشين است ، براى دشمنان وى ـ كه كم هم نبودند ـ ، بسيار راحت خواهد بود كه وى را به گونه اى از بين ببرند.
به ايرادى كه براى موضوع مشخّص بودن نام و شخص امامان پيش مى آيد ، نمى توان پاسخى جز اين داد كه امر را مستند به قدرت الهى بكنيم و بگوييم : خداوند ، از راه خارقِ عادت ، آنان را نگه داشته است و نگذاشته كه پيش از موعد ، از دنيا بروند. به نظر مى رسد كه اگر ما در مورد عدم لزوم اعلان عمومى پيش از موعد نام امامان عليهم السلام ، تأمّل بيشترى بكنيم و بگوييم اين امر با آن كه براى خود امامان معلوم بود ؛ امّا آنان لزومى نمى ديدند كه براى ديگران ، اعلام كنند و عدم اعلام نام آنان را براى حفاظت از جان جانشينانشان ، لازم مى ديدند و تنها زمانى به اين امر اقدام مى كردند كه احساس مى كردند زمان اعلام آن ، فرا رسيده است ، فرضى را مطرح كرده ايم كه كمترين ايراد را مى تواند داشته باشد. در اين صورت ، آن اندك رواياتى كه از نظر سند و متن در

صفحه از 33