تأمّلي در باب حجّت اصول « الكافي » - صفحه 20

را نوشته است.
آن گاه ، مرد يهودى ، آخرين سؤال خود را اين گونه مطرح مى كند كه : وصىّ محمّد صلى الله عليه و آله ، چند سال بعد از وى ، زنده مى ماند؟ و آيا او را مى كُشند يا به مرگ طبيعى مى ميرد؟
على عليه السلام مى فرمايد:
وصىّ محمّد صلى الله عليه و آله ، به طور دقيق و بدون كم و كاست ، سى سال زندگى مى كند و آن گاه ، فرقش را مى شكافند .
جوان يهودى ، چنان فريادى مى كشد كه بند شلوارش پاره مى شود و آن گاه ، اسلام مى آورد و به همراه على عليه السلام به منزلش مى رود تا دستورهاى اسلام را از ايشان ، ياد بگيرد.
نكات قابل تأمّل اين گزارش ، به شرح زير است :
حيّان بن سرّاج ، بنا بر روايتى كه كشّى نقل مى كند ، كيسانى مذهب بود و در اعتقاد به امامت محمّد بن حنفيّه ، بسيار متعصّب بود و فكر مى كرد كه ابن حنفيّه ، همچون عيسى بن مريم عليه السلام ، زنده و غايب بوده ، نمرده است. وى امام صادق عليه السلام را دشمن محمّد بن حنفيه مى دانست و امام صادق عليه السلام ، وى را مصداق آيه 156 از سوره انعام مى دانست. ۱
ابو طفيل ـ كه همان عامر بن اَسقَع كِنانى است ـ ، در سالى كه جنگ اُحُد در گرفت ، به دنيا آمد و به هنگام درگذشت پيامبر صلى الله عليه و آله ، تنها هشت سال داشت و به هنگام مرگ ابو بكر ، نُه سال و اندى بيشتر نداشت. بديهى است كه وى با اين سن ، نمى توانسته چنان گزارشى را ـ حتّى اگر هم واقعيت داشته باشد ـ ، نقل كند. بگذريم كه وى نيز از كيسانيه بود و به زنده بودن محمّد بن حنفيّه ، باور داشت و به همراه مختار بن ابى عبيده ، قيام كرد .

1.جامع الرجال ، ج ۱ ، ص ۲۸۸.

صفحه از 33