پژوهشي درباره حديث « حدوث اسماء » در « الكافي » - صفحه 202

«قوم» ، خود نشانه قلّت ، ندرت و يا شذوذيّت قائلان به غلوّ اوست ، چنان كه عبارات بعد از آن نيز گوياى همين مسئله هستند .
ب . از آن جا كه قمّيان (چنان كه مشهور است) ، در بحث غلوّ ، بسيار سختگيرانه عمل مى كرده اند ، به گونه اى كه برخى از نسبت هاى غلوّ آنها ، با توجّه به تحقيقاتى كه در مورد راوى صورت گرفته شده ، مورد ترديد و تأمّل غالب محقّقان واقع شده است ، فلذا اين عبارت ، با خصوصيّتى كه در بند پيش عرض شد ، بويژه با توجّه به عبارتى كه نجاشى بعد از اين نقل گفته است : «واللّه أعلم» و همچنين عبارت بعد از آن ، همگى دلالت مى كنند بر اين كه ، اين نسبت را نجاشى خود قبول نداشته است و در مورد اين راوى ، آن را بعيد مى دانسته است .
ج . نجاشى ، با عبارت «و ما رأينا له رواية تدلّ على هذا» ، به سلامت و صحّت مذهب او نظر داده است و اين عبارت ، به نوعى تصريح در صحّت مذهب او از ناحيه نجاشى تلقّى مى گردد .
د . همچنين هيچ يك از رجاليان متقدّم ـ كه بعد از نجاشى به ترجمه راويان پرداخته اند ـ ، بويژه ابن غضائرى ، به اين مسئله اشاره نكرده اند و اين عدم اشاره ، خود بدين معناست كه آنها نيز اين نسبت را وهين مى دانسته اند و بخصوص ابن غضائرى كه در تضعيف راويان ، حساب و كتابى ندارد ، به غلوّ و حتّى تضعيف اين شخص نپرداخته و همين كه در كتاب منسوب به ابن غضائرى ، اين شخص تضعيف نشده ، بسيار محلّ تأمّل است!
هـ . علاوه بر اين ، به فرض ، اگر نقل نجاشى را دالّ بر غلوّ اين شخص بدانيم ، در همان عبارت كتاب او تصريح شده است كه : او در آخر عمرش غلوّ نموده است و نه در حين تحديث .
در توضيح اين سخن بايد گفت كه : عمر هر راوى در يك نگاه كلّى ، بر چهار قسمت تقسيم مى گردد كه عبارت اند از : زمان قبل از تحصيل علم ، حين تحصيل

صفحه از 230