پژوهشي درباره حديث « حدوث اسماء » در « الكافي » - صفحه 218

دليل آن كه مظهر اسما و صفات اوست ، «كلمة اللّه » است و تامّه است ، چون جامع معانى همه اسما و صفات ديگر الهى و مظهر اسم «اللّه » است كه همه اسم هاى ديگر الهى نيز تحت آن مندرج است و همان گونه كه اسم ، عين مسمّى است ، مظهر نيز عين ظاهر است .
خداوند متعال اين اسم را بر چهار جزء قرار داد و مراد از اجزا ، اجزاى خارجيّه ، مقداريّه و حدّيّه (مثل جنس ، فصل ، مادّه و صورت ، اعمّ از ذهنى و خارجى) نيست ؛ بلكه مراد از آن ، همان معانى ، اعتبارات ، مفاهيم اسما و صفات الهى است .
امّا در اين كه مراد از اين چهار جزء ، چه اجزايى هستند ، دو احتمال وجود دارد :
احتمال اوّل : اين است كه آن چهار جزء عبارت اند از : حيات ، علم ، اراده و قدرت ؛ چرا كه اوّلين معانى كه از حقّ اوّل صادر مى شود ، اين است كه چهار چيز بر او صدق مى كند و آن اين است كه او حىّ ، عليم ، مريد و قادر است . اينها امّهات اسماى الهى محسوب مى گردند كه يكى از آنها (يعنى : حىّ) به ذات خداوند ـ فى نفسه ـ مربوط مى گردد ؛ ولى سه تاى ديگر ، در ارتباط با خلايق او مفهوم پيدا مى كنند و همانا خداوند متعال ، حقيقت آن اسم اوّل را مكنون كرد و سه تاى ديگر را جهت نياز خلايق به آنها ، ظاهر ساخت و سپس باقى اسماى حسناى الهى ، همگى از اين اركان اوّليّه منشعب مى گردند .
احتمال دوم : اين است كه همان گونه كه در كتاب هاى حكمت و فلسفه نيز گفته اند : آن چهار جزء ، چهار حيث اوّل ، صادره از ذات احدى هستند كه به «فيض رحمانى» نيز معروف شده اند و عبارت اند از : وجوب ، وجود ، ماهيّت و تشخّص .
ملّا صدرا ، در اين خصوص ، توضيحات مفصّلى ذكر نموده است كه به جهت

صفحه از 230