پژوهشي درباره حديث « حدوث اسماء » در « الكافي » - صفحه 223

سپس چنين نتيجه گرفته است كه : اين اسم ظاهر ، همان «اللّه » است و مؤيّد اين سخن ، آن است كه هميشه اين اسم است كه محمول اسما و صفات ديگر واقع مى شود و هيچ گاه اين اسم ، به چيزى اضافه نمى گردد . مثلاً مى گوييم : رحمان ، اسم اللّه است ؛ ولى هرگز نمى گوييم : اللّه ، اسم رحمان است .
پس ، احتمال قوى آن است كه آن سه اسم ظاهر ، همان اللّه ، رحمان و رحيم باشند ، همان گونه كه انتهاى اين حديث شريف نيز دلالت بر اين مطلب دارد و در واقع ، همه اسماى ديگرى كه در حديث شريف ذكر شده اند ، از اين سه اسم منشعب مى گردند و وجه انشعاب آنها به اين نحو است كه :
برخى از اين اسامى ، دلالت بر مجد و ثناى پروردگار دارند ، كه همه آنها تابع اسم «اللّه » هستند . برخى ديگر ، دلالت بر افاضه جود و خيرات دنيوى از ناحيه خداوند دارند ، كه همگى تابع اسم «رحمان» هستند . برخى ديگر ، دلالت بر افاضه جود و خيرات اُخروى دارند ، كه همگى تابع اسم «رحيم» هستند .
سپس ، به همين احتمالى كه خود داده ، اشكالى وارد مى كند و آن اين است كه : «رحمان» و «رحيم» ، در اسامى بر شمرده شده در انتهاى حديث آمده اند ؛ ولى جوابى قانع كننده ارائه نمى دهد .
علّامه شعرانى ، در تعليقه بر شرح ، او مى گويد : «اين احتمال او منافات دارد با آنچه كه در طليعه سخن خود گفت و آن اين كه : اسم اوّل نيز ، همان لفظ اللّه است» .

3 . ديدگاه سوم

اين ديدگاه را علّامه مجلسى در مرآة العقول ، از پدر بزرگوارش ، مجلسى اوّل ، نقل نموده و بيان آن اجمالاً اين چنين است :
اسم اوّل جامع ، اسمى است كه هم بر ذات و هم بر صفات پروردگار دلالت دارد و چون بر ذات نيز شامل است ، از غير خداوند متعال ، محجوب و پوشيده است . آن گاه خداوند متعال ، آن اسم را بر چهار جزء تقسيم نمود كه يك جزء آن ، تنها بر ذات و سه جزء ديگرش بر صفات دلالت دارد . آن جزئى كه بر ذات دلالت دارد ، آن را از

صفحه از 230