بررسي احاديث « الكافي » درباره « روح القدس » و مقايسه آن با ديدگاه مسيحيت - صفحه 260

جبرائيل ، در نزولاتش ، در اموراتى كه انجام مى دهد و تدبيرى كه در عالم مى كند، از او استمداد مى نمايد و كأنَّه او همراه جبرائيل است؛ و به تعبير ما ، مثل كمك به جبرائيل است. و اين آيه دوم ، بسيار عجيب است كه مى فرمايد: «خدا كسانى از بندگان خود را كه شايسته انذار و بيم از روز قيامت ـ كه روز تلاقى است ـ ، مى بيند، بر آنها روح را القا مى كند» كه در اين جا با كلمه «إلقاء» آمده است. غرض، روح ، يك واقعيّتى است و يك موجود اشرف و افضلى است كه چون ملائكه براى انجام امور عالم نازل مى شوند، او همراه ملائكه نازل مى شود و كمك مى دهد آنها را در آن مأموريّت؛ اين است هويّت روح.
پس جبرائيل ، ربطى به روح ندارد و از افراد و انواع روح نيست . و روح نيز فرد ندارد و خود نوعى است كه منحصر به شخص واحد مى باشد. و امّا جبرائيل از ملائكه است؛ و روح يك واقعيّتى است در خلاف فرشتگان. در هر صورت ، دو دسته هستند: يك دسته روح است كه يك واقعيّتى است، و يك دسته ملائكه هستند؛ آن وقت كيفيّت ملائكه هم جورى است كه از روح استمداد مى كنند و به سراغ كارهايى كه مى روند، با روح مى روند و روح آنها را تأييد مى كند: «يُنَزِّلُ الْمَلَئِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَآءُ مِنْ عِبَادِهِ»۱ . و از اين كه در قرآن ، روح ، به لفظ مفرد آورده شده است و ملائكه به صيغه جمع، مى توان استفاده كرد كه روح ، داراى مقام جامعيّتى است و قربش به پروردگار ، از جبرائيل بيشتر است. و روايت هم وارد شده است كه بالاتر است. ۲

تقسيم بندى موارد روح در قرآن

از مجموع مباحثى كه علّامه در ذيل آيات مربوط به روح دارند ، مى توان استفاده كرد كه مراد از روح در آيات قرآن، يكى از موارد زير است:
1 . روح مطلق كه مبدأ حيات است. روح در آيات سوره هاى قدر، معارج و نبأ از

1.سوره غافر ، آيه ۱۵ .

2.مهر تابان، ص۳۴۸.

صفحه از 268