زنان راوي در « الكافي » - صفحه 163

شد و شب ها را به عبادت سپرى مى كرد و روزها روزه بود . ۱ فاطمه عليهاالسلامقصد ازدواج نداشت و سرانجام پس از مدّتى ، به اصرار عبد اللّه بن عمرو بن عثمان و به سفارش همسرش (حسن) ، با عبد اللّه ازدواج كرد و قاسم ، محمّد و رقيه (فرزندان عبد اللّه بن عمرو) را به دنيا آورد .
پس از فوت عبد اللّه بن عمرو ، عبدالرحمان بن ضحّاك فهرى ـ كه از طرف يزيد بن عبدالملك ، حاكم مدينه بود ـ ، از فاطمه خواستگارى كرد ؛ امّا فاطمه نپذيرفت . عبدالرحمان ، به آزار و اذيت او پرداخت و او را تهديد كرد كه اگر قبول نكند ، فرزند بزرگش (عبد اللّه بن حسن) را به تهمت شرابخوارى ، تازيانه خواهد زد .
رئيس ديوان مدينه ، فردى به نام ابن هرمز بود كه يزيد بن عبدالملك ، او را براى حسابرسى به نزد خويش خواسته بود . ابن هرمز براى خداحافظى ، نزد فاطمه رفت و گفت : كارى دارى؟ فاطمه گفت : «خليفه را از خواسته ابن ضحّاك (فرماندار مدينه) و تعرّضش بر من ، آگاه كن» و شكايت نامه اى به يزيد نوشت . به دنبال شكايت فاطمه ، يزيد بن عبد الملك ، ابن ضحّاك را از قدرتْ خلع كرد و از وى غرامت گرفت . ۲
سيده فاطمه ، دختر امام حسين عليه السلام در سال 110 هجرى ، در سن هفتاد سالگى ، رحلت فرمود . ۳ گفته شده كه اين بانو ، در مصر مدفون است . ۴
داستان فاطمه با ابن ضحّاك ، نشان از اراده قوى و استقامت و شجاعت زنى است كه زير بار زور حكومت نرفت و از حقّ خويش دفاع كرد . ۵ فاطمه ، بانويى بسيار عابد و پرهيزگار بود . ابن سعد ، در خبرى كه از راويان فاطمه نقل كرده است ، مى نويسد :

1.الإرشاد ، ص ۱۹۷ .

2.الطبقات الكبرى ، ج ۸ ، ص ۴۷۴ .

3.أعيان الشيعة ، ج ۸ ، ص ۳۸۷ ؛ أعلام النساء ، ج ۴ ، ص ۴۷ .

4.الدر المنثور فى طبقات ربات الخدور ، ص ۳۶۱ .

5.الإرشاد ، ص ۱۹۷ ؛ الدر المنثور فى طبقات ربات الخدور ، ص ۳۶۱ .

صفحه از 172