ديدگاه كليني درباره حديث ضعيف - صفحه 84

اسناد آن ، راوى ضعيف وجود نداشت. اين سخن نيز كه همه آنان كه در اسناد چنين كتاب ها هستند ، از سوى نويسندگان آنها شناخته شده بودند ، با آنچه در اسناد مى بينيم ، هماهنگ نيست. نمونه هاى آن در اسناد روايات بسيارى كه از كتاب هاى بنو فضال در تهذيب الأحكام آمده است ، به چشم مى خورد ؛ بسيار روايت هاست كه در سند آنها ، افراد ناشناخته يا ضعيف وجود دارند يا در سند ، ارسال يا انقطاع ديده مى شود. ۱
در گزارشى ، يك راوى ، حديثى را از يونس بن ظبيان با واسطه «بعض اصحابنا» نقل مى كند و امام رضا عليه السلام او را نسبت به نقل از يونس ، باز نمى دارند ، ۲ با آن كه از خود امام رضا عليه السلام گزارش شده است كه يونس بن ظبيان را نفرين كرده و دروغگو شمرده اند . ۳
امام صادق عليه السلام نسبت به رواياتى كه ابو الخطّاب ، پيش از انحراف خود روايت كرده بود ، به گونه اى نه چندان آشكار ، موضعى تأييدگر داشتند ؛ ۴ چنان مى نمايد كه روايات وى ، يا دست كم برخى از آنها ، دربردارنده مطالبى بود كه پذيرش آن براى شيعيان آن روزگار ، آسان نمى نمود.
درباره بازگويى روايات از اهل سنّت نيز امامان ، نگاهى ويژه داشتند . آن بزرگواران ، نه تنها همه روايات آنها را نادرست نمى دانستند ، بلكه به گونه اى كم و بيش روشن ، كار ياران خود را در زمينه روايت احاديث درست و معتبر اهل سنّت ،

1.. ر. ك : تهذيب الأحكام ، ج ۱۰ ، ص ۳۴ ، ۶۴ ، ۱۱۷ ، ۱۶۲ ، ۱۶۸ ، ۲۲۳ و ۲۷۶ .

2.. قرب الإسناد ، ص ۳۶۷ .

3.. اختيار معرفة الرجال ، ج ۲ ، ص ۶۵۸ .

4.. بصائر الدرجات ، ص ۱۹۳ (عن محمّد بن مسلم ، قال : دخلت عليه بعد ما قتل أبو الخطاب . قال : فذكرت له ما كان يروى من أحاديثه تلك العظام قبل أن يحدث ما أحدث فقال : حسبك...) . از سياق سخن امام ، به روشنى پيداست كه آن حضرت ، درون مايه آن احاديث را به گونه اى ضمنى تأييد كرده اند. برخى احاديث ديگر ، نشان از آن دارند كه ياران امام صادق عليه السلام ، ابو الخطّاب را پيش از انحراف ، راستگو مى دانستند (ر . ك : همان ، ص ۲۷۸ ، ح ۲) .

صفحه از 102