ديدگاه كليني درباره حديث ضعيف - صفحه 85

روا مى شمردند . ۱ آن بزرگواران در اين زمينه بر آن بودند كه رسول اكرم صلى الله عليه و آله دانش هاى فراوانى را ميان مردمان پراكند ، از اين رو ، شگفت نيست كه در ميان روايات آنها ، احاديث درستى نيز يافت شود . ۲
در برخى از اين گونه روايات ، راوى ، به روشنى ، نقل روايت از اهل سنّت را از سوى گروه يا گروه هايى از شيعيان ، گزارش مى كند. ۳ آنان ـ به فراوانى ـ احاديثى را كه از اهل سنّت مى شنيدند ، به امام عليه السلام عرضه مى كردند و امام عليه السلام گاه برخى از آنها را درست مى شمردند. ۴
بسيارى از ياران آن بزرگواران نيز از اهل سنّت ، حديث مى شنيدند. ۵ چنان مى نمايد كه آنان در اين گونه موارد ، بازدارنده اى از اين كار در سخنان امامان عليهم السلام نمى ديدند.
برخى از اهل سنّت نيز بر خلاف گذشتگانشان كه حديث شيعه را يكسر به كنار

1.. ر . ك : همان جا (قلت لأبى عبداللّه عليه السلام : جعلت فداك ! عند العامة من أحاديث رسول اللّه شى ء يصح؟ فقال : نعم!) . صفار ، در اين باب ، چهارده حديث روايت كرده است كه همگى چنين مضمونى را تأييد مى كنند.

2.. همان ، ح ۱۱.

3.. السرائر ، ج ۳ ، ص ۵۶۵ (قلت لأبى عبد اللّه عليه السلام : إنّا نأتى هؤلاء المخالفين فنسمع منهم الحديث يكون حجّة لنا عليهم...) . گرچه در اين روايت ، امام عليه السلام ، راوى را از نقل كردن از اهل سنّت به سختى باز مى دارد ، امّا به گواهى روايات بصائر مى توان گفت كه مراد امام ، رواياتى است كه درستى يا نادرستى آنها براى شيعيان روشن نيست يا رواياتى كه از رسول اكرم صلى الله عليه و آله نقل نشده است . به هر روى ، اگر بتوان ميان اين روايت با آن روايات بصائر ، هماهنگى ايجاد كرد ، مى توان گفت كه روايت هاى بصائر ، به جهت فراوانى بيشتر ، بر اين روايت ، حاكم است .

4.. بصائر الدرجات ، ص ۴۱۶ و ۴۱۷ .

5.. ر. ك : اختيار معرفة الرجال ، ج ۲ ، ص ۸۵۵ (در باره سماع بن أبى عمير از اهل سنّت) و نيز تهذيب الأحكام ، ج ۶ ، ص ۲۹۱ (عبدالرحمان بن الحجّاج كه از ياران و فقيهان به نام در ميان اصحاب امام صادق عليه السلام به شمار مى آمد ، حديثى را از ابن ابى ليلى (قاضى كوفه) گزارش مى كند كه در بردارنده حكمى در گستره واجب يا حرام است).

صفحه از 102