ديدگاه كليني درباره حديث ضعيف - صفحه 86

مى نهند ، در آن روزگاران ، گه گاه حديث برخى از بزرگان شيعه را مى پذيرفتند . ۱
از اينها كه بگذريم ، روايت صدها حديث از راويان اهل سنّت و ضعيف كه بسيارى از آن روايات ، به حلال و حرام ارتباط دارد ، بيش از هر دليل ديگرى ، نشان دهنده روش فراگير و رايج ياران امامان عليهم السلام است.
از برخى روايات ، گزارش هايى از روايت كتاب هاى عبداللّه بن بكير ، دانشور فطحى مذهب سده دوم ، ديده مى شود . ۲ به گزارش كشّى ، در آن روزگاران ، محدّثانى چون على بن حسن بن فضّال كه از فطحيان شناخته شده بود ، راوى بسيارى از كتاب هاى ياران امامان پيشين عليهم السلام بودند . ۳ دسته اى از اين محدّثان ، در جامعه شيعه آن روز ، فقيه و دين شناس به شمار مى آمدند ، در حالى كه فطحى مذهب بودند . ۴
ناپيوستگى سند نيز ـ كه از ديد پسينيان ، ضعيف شدن حديث را پى مى آورد ـ از ديد ياران روزگار امامان عليهم السلام به تنهايى ، سبب نمى شد كه يك حديث را كنار نهند ، بويژه آن گاه كه اين ناپيوستگى (ارسال) از سوى يك راوى شناخته شده و بزرگ انجام مى گرفت.
براى نمونه ، پس از آن كه نگاشته هاى ابن ابى عمير ، به دنبال زندانى شدن وى از دست رفت ، وى با تكيه بر حافظه خود ، احاديثى را نقل مى كرد و از همين رو ،

1.. تهذيب الأحكام ، ج ۶ ، ص ۲۹۱ ، ح ۱۳ و ۱۴ .

2.. فضل بن شاذان ، كتاب ابن بكير را از حسن بن على بن فضال ، ديگر راوى برجسته آن روزگار كه او نيز فطحى بود ، روايت كرده است. (ر. ك : اختيار معرفة الرجال ، ج ۲ ، ص ۸۰۱) .

3.. كشّى از عيّاشى ، بازگو مى كند كه او مى گفت : در همه عراق و خراسان ، فقيه تر و برتر از او نديده است «ولم يكن كتاب عن الائمّة عليهم السلام من كل صنف إلّا و قد كان عنده» (اختيار معرفة الرجال ، ج ۲ ، ص ۸۱۲) .

4.. اختيار معرفة الرجال ، ج ۲ ، ص ۸۳۵ . گروهى از اصحاب امام رضا عليه السلام را نام مى برد و از آنان به عنوان «أجلّة العلماء و الفقهاء و العدول» ياد مى كند. روشن است كه اينان در آن روزگار ، احاديثى فقهى را روايت مى كردند و شيعيان نيز آن احاديث را از آنها مى پذيرفتند و فطحى بودن آنها ، از روايت كردن از چنان افراد ، بازشان نمى داشت.

صفحه از 102