ديدگاه كليني درباره حديث ضعيف - صفحه 89

به همين چند جمله بسنده كنيم و بگوييم : «پيشينيان و از آن ميان كلينى ، بر خلاف پسينيان ، قراينى داشتند كه بر پايه آن ، بسيارى از احاديثى را كه متأخّران ، ضعيف مى پندارند ، معتبر مى دانستند ؛ امّا اكنون ، آن نشانه ها در دست ما نيست و از اين رو ، ما را چاره اى جز آن نيست كه تنها به سند بسنده كنيم و از اين راه ، اعتبار احاديث را بررسى كنيم» .
اين سخن و مانند آن را بسيار خوانده ايم ؛ بهره اين سخن ، جز آن نيست كه خواننده را نخست به دريغ و افسوس وا دارد و آن گاه او را به راهى در آورد كه بهترين نام آن ـ چنان كه برخى استادان گفته اند ـ فرمولى كردن رجال و حديث است. اين پاسخ ، قانع نمى كند و البته چندان بهره اى از دانش نيز ندارد و بيشتر ، بازگفتِ همان مشهوراتى است كه از سده هفتم و پس از آن ـ به دلايلى كه پس از اين خواهد آمد ـ ، بر سر زبان ها افتاده است ؛ مشهوراتى كه ميان آن و واقعيت حديث شيعه در سه سده نخست ، فرسنگ ها راه ناپيموده است. از اين رو در اين بخش ، آهنگ آن نداريم كه همان سخنان را كه ديگران در باره الكافى گفته اند بازگوييم و درباره آن گفتگو كنيم كه : آيا احاديث الكافى ، قطعى الصدور است ؟ آيا كلينى را قراينى براى اعتبار احاديثش بوده است؟ سخن اخباريان درست است يا اصوليان؟ و... .
اين گونه پرسش ها ، در فضايى كه دانش اصول به سختى بر آن چيره شده بود ، به ذهن دانشوران سده هفتم و پس از آن رسيد . ناخودآگاه ، پاسخ ها و روند گفتگو درباره اين پرسش ها به جاى آن كه در بسترى تاريخى ـ حديثى راه پويد ، به آغوش دانش اصول آمد و بيش از هر چيز ، رنگ و بوى گفتمان هاى فلسفى ـ كلامى را به خود گرفت ؛ گفتمان هايى كه بيشتر در فضاى ذهن ، پديد مى آيند تا در جهان خارج. ۱
دوم . يكى از ابعاد عملكرد شيخ كلينى رحمه الله بهره گيرى از نگاشته هاى ياران امامان عليهم السلام

1.براى آگاهى بيشتر ، ر . ك : حديث ضعيف و چگونگى تعامل با آن بر پايه رويكرد قدما ، امين حسين پورى ، پايان نامه كارشناسى ارشد ، ص ۲۲۶ ـ ۲۲۸ .

صفحه از 102