ديدگاه كليني درباره حديث ضعيف - صفحه 93

تك تك اسناد را مى گرفته است. چنان كه پس از اين خواهيم ديد ، رجاليان پس از كلينى ، كتاب هاى بسيارى از راويان فاسد المذهب را كه كلينى از آنها سود جسته است ، با عبارت هايى چون : «حسن» ، «كثير الرواة» و مانند آن ستوده اند و از اين راه ، اين نكته را گوشزد كرده اند كه آن نگاشته ، نزد ياران امامان عليهم السلام معتبر و پذيرفته بوده است. اين روش ـ چنان كه خوانديم ـ ، روشى بود كه دست كم از دهه هاى ميانى و پايانى سده سوم هجرى ـ هم زمان با امامت سه امام واپسين و غيبت صغراى ولى عصر(عج) ـ به گونه اى چشمگير در ميان شيعيان گسترش يافته بود و به ديگر سخن ، كلينى در اين بخش ، ادامه دهنده روش ياران امامان عليهم السلام در ارزيابى احاديث بود.
سوم . نتيجه اى كه بى درنگ از بالا به دست مى آيد ، آن است كه بر پايه اين روش ، ديگر اساسا نقل حديثى كه در سند آن ضعفى وجود دارد ـ هر چند آن ضعف شديد باشد ـ زشت شمرده نمى شود ؛ زيرا ملاك ارزيابى كلينى در الكافى ، اعتبار سرچشمه هاى كتابش بوده است و نه وثاقت تك تك راويان آن احاديث . از اين روست كه مى بينيم در ميان اسناد الكافى ، راويانى چون ابوالبخترى ، ۱ يونس بن ظبيان ۲ و... حديث روايت شده است.
چهارم . در گستره گفتمان هاى كلامى ، كلينى به عنوان نماينده مكتب حديثى نصّ گراى قم ، روشى ويژه دارد . اگر به نام باب هاى كتاب التوحيد ، نگاهى بيفكنيم در خواهيم يافت كه وى:

1.. ابوالبخترى ، طوسى وهب بن وهب ، از اصحاب امام صادق عليه السلام بوده است. رجاليان ، او را دروغگو خوانده اند (رجال النجاشى ، ش ۱۱۵۵ : «و كان كذابا» ؛ الفهرست ، طوسى ، ش ۷۷۹ : «عامى المذهب ، ضعيف») . كلينى نيز در مواردى ، از او روايت كرده است ، مانند : الكافى ، ج ۳ ، ص ۲۱۰ و ۵۳۷ و ج ۵ ، ص ۷۵) .

2.. يونس بن ظبيان ، از كسانى است كه امام رضا عليه السلام او را نفرين كرده است (اختيار معرفة الرجال ، ج ۲ ، ص ۶۵۸) . از وى ، بيش از بيست روايت در الكافى به چشم مى خورد . براى نمونه ر . ك : الكافى ، در ج ۳ ، ص ۱۷۴ و ۲۴۷ و ج ۷ ، ص ۴۳۵ .

صفحه از 102