ديدگاه كليني درباره حديث ضعيف - صفحه 96

حديث كه در كتاب الحجّة ، در فضايل و مناقب اهل بيت عليهم السلام گزارش كرده بود ، باز به دنبال فرصتى مى گشت كه حقّ مطلب را درباره شأن و جايگاه امامان عليهم السلام ادا كند . ۱
به نظر مى آيد اين گونه گونى نگاه درباره جايگاه امامان در استفاده يا عدم استفاده از نگاشته هاى راويانى كه احاديث با مضمون هاى ويژه ۲ را روايت مى كردند ، به گونه برجسته اى ، نمود مى يافت. براى نمونه ، ابن غضائرى حتى نگاشتن احاديث حسن بن عباس بن حريش را روا نمى دانست ؛ ولى كلينى ، همه كتاب وى را گزارش كرده است.
شايد بر پايه همين اختلاف نگاه ها در اين موضوع است كه نجاشى ، ۳ ابن غضائرى و بزرگان بغداد ، مفضل بن عمر را از پيروان ابوالخطّاب ، غالى مشهور و بدنام مى دانستند و او را به شدّت ، تضعيف مى كردند ؛ ولى كلينى در كتاب الروضة ، روايتى را گزارش كرده است كه از آن ، آشكارا مى توان دريافت كه وى ، مفضّل را ثقه مى دانسته است. ۴
هفتم . در پايان اين بخش ، بايد يك نكته را گوشزد كنيم. كلينى در الكافى ، يكى دو جا ، احاديثى را با واژه «صحيح» توصيف كرده است. نخست در ديباچه كتابش آن جا كه مى گويد :
قلت انّك تحبّ أن يكون عندك كتاب ، كاف يجمع [فيه] من فنون علم الدين ما يكتفى به المتعلم.. . و يأخذ منه من يريد علم الدين و العمل به بالآثار

1.. الكافى ، ج ۱ ، ص ۹ .

2.. مضمون هايى مانند مناقب امامان يا يادكرد معجزاتى از آن بزرگواران كه چندان مشهور نبود ، يا ارتباط ميان امامان عليهم السلام و ليلة القدر كه براى نمونه در كتاب حسن بن عبّاس از آن سخن به ميان آمده است.

3.. الفهرست ، نجاشى ، ش ۱۱۱۲ (فاسد المذهب ، مضطرب الرواية...و قيل انّه كان خطّابيّا) ؛ الرجال ، ابن غضائرى ، ص ۸۷ (ضعيف ، متهافت ، مرتفع القول ، خطّابى و...) .

4.. الكافى ، تصحيح : غفارى ، ج ۸ ، ص ۳۷۳ (قلت ألا تنهى حجر بن زائدة و عامر بن جذاعة عن المفضّل بن عمر . فقال : يا يونس ! قد سألتهما أن يكفّا عنه فلم يفعلا...أما و اللّه لو أحبّانى لأحبّا من أحبّ ) .

صفحه از 102