جامع‏‌نويسان پيش از كليني - صفحه 10

مثالب . ۱
در واقع بايد گفت ، محقّقان مسلمان ، از گستردگى و فراگيرى اين واژه بهره برده اند و آن دسته از كتاب هاى خود را كه در موضوع خود ، جامع الأطراف و در بردارنده همه يا بيشتر مسائل وابسته به آن موضوع بوده ، «جامع» خوانده اند . گاه نيز با تركيب وصفى يا اضافى ، مثلاً گفته اند : «جامع الصحيح» يا «جامع الأحكام» و گاهى نيز بى آن كه اين واژه را عينا به كار گيرند ، با عناوينى چون : «الكافى» و «الوافى» به اين فراگيرى اشاره كرده اند .

د . آغاز جامع نويسى

آنچه امروزه به عنوان «جوامع روايى متقدّم» شهرت دارد ، همان كتب اربعه يعنى الكافى ، كتاب من لا يحضره الفقيه ، تهذيب الأحكام و الاستبصار است ؛ امّا اين كه اين چهار كتاب را به طور مطلق ، به عنوان نخستين جوامع روايى محسوب كنيم ، مطلبى بر خلاف حقيقت است ؛ چون اين كتب ، حاصل گردآورى اصول و جوامع متقدّم است . از مرحوم آية اللّه آقا حسين طباطبايى بروجردى نقل شده كه وى از كتب مورد بحث به «جوامع اوّليه» و از كتب اربعه به «جوامع ثانويه» يا «جوامع اخيره» (نسبت به آن جوامع ، نه نسبت به جوامع تدوين شده در قرن يازده و دوازده هجرى) ياد مى كرده اند . ۲
از سرگذشت جوامع و تعداد آنها اطّلاع دقيقى در دست نيست ؛ زيرا در اين زمينه ، به اصطلاح مورّخان ، مطالعه بر اساس متون ۳ از اين رو ، هرگونه اظهار نظر درباره

1.منهج النقد ، ص ۱۹۹ .

2.«تحقيق درباره كتاب الكافى» ، محمّد واعظ زاده خراسانى ، نامه آستان قدس ، ش ۷ ، ص ۱۲ .

3. . Text stud lll نيست ؛ بلكه بر اساس اثر و ردّپايى است كه از آثار متقدّمان ، بر جاى مانده است . Trace stud lll

صفحه از 46