نقد و بررسي كتاب « مرآة العقول » - صفحه 592

روش علّامه مجلسى در شرح روايات

روش علّامه مجلسى در شرح روايات را مى توان در محورهاى ذيل خلاصه كرد:

1. استفاده از روش غير مزجى در شرح روايات

علّامه مجلسى ، شرح و تفسير روايات را با متون آنها نمى آميزد و به اصطلاح ، از روش «شرح مزجى» ، بهره نجسته است ؛ بلكه روش وى چنين است كه نخست ، متن روايت را ذكر كرده و سپس در ذيل آن ، به شرح و تفسير روايات پرداخته است. پيداست كه شرح مزجى ، در آن جا كه بناى يك شارح ، تبيين و تفسير تفصيلى روايات است، روش مناسبى به نظر نمى رسد.

2. معرّفى ميزان اعتبار روايات

علّامه مجلسى ، در برخورد با اسناد روايات ، تنها به ذكر مرتبه روايات از نگاه اعتبار و حجّيت بسنده كرده است. بدين منظور ، از اصطلاحات رايج درايه اى نظير : «صحيح»، «حسن»، «موثّق»، «ضعيف»، «مرسل»، «مرفوع» و ... بهره جسته است. مفهوم اين سخن ، آن است كه ايشان دستاورد بررسى هاى سندى روايات را منعكس ساخته و مباحثى در بررسى ميزان وثاقت آحاد راويان، معلوم و مجهول يا مهمل بودن آنان و مذهب و عقيده آنان (آن گونه كه در علم رجال مطمح نظر است) يا مباحثى در زمينه تبيين چند و چون رابطه ميان راويان در سند روايات از نظر اتّصال يا انقطاع يا چگونگى تحمّل احاديث را متذكّر نشده است. البته در مواردى محدود ، به اين امر ، اهتمام شده است. براى مثال ، ايشان در بررسى روايتى در «كتاب التوحيد» ، اين نكته را متذكّر شده كه يعقوب بن اسحاق ـ كه در سند اين روايت آمده ـ ، ابن سكّيت نيست، چنان كه رجاليان پنداشته اند؛ زيرا ابن سكّيت ، در زمان امام هادى عليه السلام به دست متوكّل عباسى به قتل رسيد، در حالى كه در سند اين روايت ، يعقوب بن اسحاق ، روايتى را از امام حسن عسكرى عليه السلام نقل كرده است. ۱
نيز پس از ذكر روايتى كه در آن ، راوى ، از امام ، اعتقاد هشام بن حكم و هشام بن سالم درباره جسمانى دانستن خداوند پرسش كرده ـ كه به نوعى ، تأييدى است بر نقاط ضعف اين دو تن از اصحاب ائمه عليهم السلام ـ ، علّامه مجلسى ، با يادكرد مباحث رجالى ، از صحّت اعتقاد آنان درباره منزّه دانستن خداوند از هر گونه شائبه هاى جسمانى ، دفاع كرده است. ۲
بررسى هاى رجالى در باره زيد بن على بن الحسين ، از نمونه هاى ديگر اهتمام علّامه مجلسى به مباحث رجالى است. وى در اين بررسى ، چنين نتيجه مى گيرد كه به استناد روايات ، از نكوهش كردن كسانى چون زيد ، نهى شده و اعلام شده كه آنان پيش از مرگ ، موفّق به توبه شده اند. ۳
ذكر اختلاف رجاليان درباره محمّد بن حنفيه ۴ و احمد بن محمّد بن خالد برقى ، ۵ از ديگر نمونه هاى اين بررسى است .

1.مرآة العقول، ج۱، ص ۳۲۷ .

2.همان، ج۲، ص ۳ و ۲۷۶ ـ ۲۷۷ .

3.همان، ص ۲۷۸ و ج۴، ص ۲۸ .

4.همان، ج۴، ص ۸۶ .

5.همان، ج۶، ص ۲۰۷ .

صفحه از 622