نقد و بررسي كتاب « مرآة العقول » - صفحه 618

4. كاربست تعابير تند ، در ردّ وانكار مخالفان

از مباحث كتاب مرآة العقول به سان ديگر آثار حديثى علّامه مجلسى ، برمى آيد كه عمدتاً سه گروه در صف ، برابر ايشان قرار دارند: يك دسته ، مربوط به عالمان اهل سنّت است كه علّامه مجلسى ، عموما از آنان با تعابيرى همچون : ناصبى، متعصّب و متصلّب ، ياد كرده است. گذشته از آنان، عموم فلاسفه و عرفاى شيعه و انديشه هاى آنان نيز در آثار ايشان مورد بى مهرى قرار گرفته اند ، به گونه اى كه عموماً علّامه مجلسى ، آنان را با تعابير تندى مورد نقد قرار داده است. به عنوان نمونه ، در بررسى مفهوم عقل از «كتاب العقل والجهل» الكافى ، پس از ذكر ديدگاه هاى مختلف در زمينه عقل ، درباره ديدگاه فلاسفه چنين آورده است:
ولمّا سلكوا سبيل الرياضات والتفكّرات مستبدين بآرائهم على غير قانون الشريعة المقدّسة ظهرت عليهم حقيقة هذا الأمر ملبّسا مشبّهاً فأخطؤوا فى ذلك وأثبتوا عقولاً وتكلّموا فضولاً. ۱
علّامه مجلسى ، بر اساس اين گفتار ، فلاسفه را به استبداد رأى، برخوردارى از آراى مخالف شرع، وزياده گويى ، متّصف كرده است. چنان كه علّامه طباطبايى در حاشيه بحار الأنوار ، تذكّر داده كه آوردن اين دست از عبارت ها ، حكايت از بدبينى علّامه مجلسى ، نسبت به كسانى است كه در معارف عقلى ، با عقل وبرهان به كاوش مى پردازند. ۲
وى در جايى ديگر نيز فلاسفه را از جمله كسانى معرفى مى كند كه منكر وجود جن يا منكر امكان رؤيت آنان اند واز فلاسفه ، با صفت «ملحدين» ياد مى كند. عبارت ايشان چنين است:
والقول بنفيهم أو عدم جواز رؤيتهم خروج عن الدين وهو مذهب فلاسفة الملحدين. ۳
نيز در جاى ديگر ، از فلاسفه متأخّر ، به خاطر پيروى از فلاسفه يونان ، شديداً گله كرده است:
وكثير من أصحابنا المتأخّرين يتّبعون الفلاسفة القدماء والمتأخّرين والمشّائين والإشراقييّن فى بعض مذاهبهم ذاهلين عمّا يستلزم من مخالفة ضروريات الدين. ۴
به رغم آن كه برخى از اشكالات علّامه مجلسى به فلاسفه و عرفاى شيعه را وارد مى دانم، امّا زيبنده تر آن بود كه ايشان اين گونه القاب تند و زننده را در حق آنان به كار نمى بست تا خاطر لطيف بعضى از فلاسفه متديّن همچون علّامه طباطبايى را نمى آزرد. ۵

1.همان ، ج۱، ص ۲۰ .

2.بحار الأنوار، ج۱، ص ۱۰۰ .

3.مرآة العقول، ج ۴، ص ۲۹۲ ـ ۲۹۳ .

4.همان، ج۹، ص ۹۵ .

5.مى دانيم كه از جمله پژوهش هاى حديثى مرحوم علّامه طباطبايى، گذشته از بحث هاى روايى ارزشمند ايشان در سرتاسر تفسير الميزان ، حاشيه هايى است كه بر مجلّدات بحار الأنوار زده اند. البته اين حاشيه ها با مخالفت هايى روبه رو شد وسرانجام در جلد هشتم ، متوقّف ماند. از جمله حواشى علّامه طباطبايى، دو حاشيه اى است كه ايشان در ذيل همين گفتار علّامه مجلسى آورده وظاهراً عمده دليل شدّت اعتراض برايشان و سرانجام توقّف نگارش وچاپ حواشى، برخى از اين حاشيه ها بوده است .

صفحه از 622