پيشگويى هاى تورات در باره ظهور منجى

پرسش :

آیا تورات، ظهور منجی را پیشگویی کرده است؟



پاسخ :

بشارت به ظهور منجى در آخر الزمان عميقاً در پيوند با آرمان هاى قومى يهود در كتاب مقدس (تورات) است. آنها منتظر يك انسان الهى كامل مانند موسى عليه السلام هستند كه قوم بنى اسرائيل را از ظلم و ستمى كه بر آنها تحميل شده است، رها كند و آرمان ديرينه آنها را در تشكيل كشور اسرائيل بزرگ محقّق كند. آيات توراتى ناظر به مسئله منجى را مى توان ذيل چهار موضوع تقسيم كرد: شخصيت منجى؛ بشارت به آمدن منجى؛ علامات ظهور منجى؛ كارهاى منجى پس از ظهور.

۱ . شخصيت منجى (ماشيَح)

بنا بر آنچه در متون مذهبى يهود آمده، ماشيَح (مسيح) از نخستين اهداف آفرينش جهان است. ماشيَح از نظر فيزيكى و جسمانى، انسانى خاكى از اولاد بشر است كه به صورت عادى متولد شده است. اصل و نسب او به حضرات داوود و سليمان مى رسد. از ديگر نشانه هاى او صداقت و پارسايى اش از بدو تولد است كه پيوسته افزايش مى يابد تا اينكه او به سبب فضيلت و اعمال شايسته اش، به عالى ترين و والاترين درجات تكامل روحانى دست پيدا مى كند.

طبق باور يهود امكان ظهور ماشيَح در هر دوره اى وجود دارد؛ امّا نه به اين معنا كه او هنگام ظهور، از آسمان ها پايين بيايد. او هميشه روى زمين است؛ بشرى خاكى با مقامى بسيار مقدس و روحانى (صدّيق) كه در همه دوره ها حاضر و ناظر است: «در هر دوره فرزندى از خاندان يهودا به دنيا مى آيد كه براى مقام ماشيَح برازنده است».[۱]روزى كه زمان «گئولا» (نجات نهايى) فرا رسد، «نِشاما» يا روح مخصوص پايين آمده و به آن «صدّيق» اهدا خواهد شد؛ در حالى كه تا پيش از آن، خود منجى هم نمى داند كه مسيحاى منتظر است.

برخى از عالمان يهود اين موضوع را چنين توضيح داده اند:

مُشه (موسى) ناجى اول بنى اسرائيل به هشتاد سالگى رسيد و هنوز از اين كه بنى اسرائيل را نجات خواهد داد، اطلاعى نداشت و آن را احساس نمى كرد. حتّى هنگامى كه خداوند به او گفت: «بيا و من تو را به نزد فرعون مى فرستم...»، او در ابتدا از اين امر سر باز زد و حاضر به قبول اين مأموريت نشد. همين قضيه درباره ناجى نهايى (ماشيح) نيز صدق مى كند. درباره شائول (اولين حاكم بنى اسرائيل) نيز مشاهده شد كه آن روح قدسى كه آن را قبلاً در وجود خود اصلاً احساس نكرده بود، بعد از اين كه به عنوان پادشاه و مسح شد، بر او واقع شد.[۲]

امّا اشعياى نبى در باره شخصيت و صفات خاص ماشيَح چنين مى گويد:

و نهالى از تنه يسَى[۳]بيرون آمده، شاخه اى از ريشه هايش خواهد شكفت. و روح خدا بر او قرار خواهد گرفت؛ يعنى روح حكمت و فهم، و روح مشورت و قوّت، و روح معرفت و ترس خدا. و خوشى او در ترس خدا خواهد بود و موافق رؤيت چشم خود داورى نخواهد كرد و بر وفق سمع گوش هاى خويش تنبيه نخواهد نمود. بلكه مسكينان را به عدالت داورى خواهد كرد و به جهت مظلومانِ زمين به راستى حكم خواهد نمود. و جهان را به عصاى دهان خويش زده شريران را به نفخه لب هاى خود[۴]خواهد كُشت. و كمربند كمرش عدالت خواهد بود و كمربند ميانش امانت.[۵]

عالم و متكلّم يهودى، موسى بن ميمون نيز ماشيَح را چنين توصيف كرده است:

عقل و دانش او از حضرت سليمان نيز بيشتر خواهد بود. او از پدران قوم يهود (ابراهيم، اسحق و يعقوب) و نيز از همه انبياى بنى اسرائيل كه پس از حضرت موسى برانگيخته شدند، بلندمرتبه تر خواهد بود.[۶]

۲ . نصوص مرتبط با ظهور منجى

آيات بسيارى در عهد قديم در باره ظهور منجى موعود و اوصاف و ويژگى هاى اوست. از جمله در سِفر زكريا آمده است:

اى دختر صهيون بسيار وجد بنما و اى دختر اورشليم آواز شادمانى بده! اينك پادشاه تو نزد تو مى آيد. او عادل و صاحب نجات و حليم مى باشد و بر الاغ و بر كُرّه الاغ سوار است.[۷]

همچنين در سِفر مزامير - منسوب به حضرت داوود - در باره منجى آمده است:

اى خدا انصاف خود را به پادشاه ده و عدالت خويش را به پسر پادشاه و او قوم تو را به عدالت داورى خواهد نمود و مساكين تو را به انصاف. آن گاه كوه ها براى قوم سلامتى را بار خواهند آورد و تل ها نيز در عدالت. مساكين قوم را دادرسى خواهد كرد و فرزندان فقير را نجات خواهد داد و ظالمان را زبون خواهد ساخت... . او مثل باران بر علف زارِ چيده شده فرود خواهد آمد و مثل بارش هايى كه زمين را سيراب مى كند. در زمان او صالحان خواهند شكفت و وفور سلامتى خواهد بود مادامى كه ماه نيست نگردد. و او حكم رانى خواهد كرد از دريا تا دريا و از نهر تا اقصاى جهان. به حضور وى صحرانشينان گردن خواهند نهاد و دشمنان او خاك را خواهند ليسيد ... جميع سلاطين او را تعظيم خواهند كرد و جميع امت ها او را بندگى خواهند نمود. زيرا چون مسكين استغاثه كند او را رهايى خواهد داد و فقيرى را كه رهاننده اى ندارد ... جان هاى ايشان را از ظلم و ستم فديه خواهد داد و خون ايشان در نظر وى گران بها خواهد بود ... دائماً براى وى دعا خواهد كرد و تمامى روز او را مبارك خواهد خواند. و فراوانى غله در زمين بر قله كوه ها خواهد بود ... نام او تا ابدالآباد باقى خواهد ماند ... آدميان در او براى يكديگر بركت خواهند خواست و جميع امّت هاى زمين او را خوشحال خواهند خواند... .[۸]

سِفر اشعياى نبى مملو از چنين بشارت هايى به ظهور منجى است؛ براى مثال:

روح سلطان تعالى خدا بر من است؛ زيرا خدا مرا مسح كرده است تا مسكينان را بشارت دهم و مرا فرستاده تا شكسته دلان را التيام بخشم و اسيران را به رستگارى و محبوسان را به آزادى ندا كنم. و تا از سال پسنديده خدا و از يوم انتقام خداى ما ندا نمايم و جميع ماتميان را تسلى بخشم.[۹]

در سِفر ملاكى نيز به روز موعود و ظهور منجى منتقم اشاره شده است:

زيرا اينك آن روزى كه مثل تنور مشتعل مى باشد خواهد آمد و جميع متكبران و جميع بدكاران كاه خواهند بود. و خدا صبايوت[۱۰]مى گويد: آن روز كه مى آيد ايشان را چنان خواهد سوزانيد كه نه ريشه و نه شاخه اى براى ايشان باقى خواهد گذاشت. امّا براى شما كه از اسم من مى ترسيد آفتاب عدالت طلوع خواهد كرد و بر بال هاى وى شفا خواهد بود و شما بيرون آمده مانند گوساله هاى پروارى جست وخيز خواهيد كرد.[۱۱]

در مزامير نيز آمده است:

خدا انصاف را دوست مى دارد و مقدسان خود را ترك نخواهد فرمود. ايشان محفوظ خواهند بود تا ابدالآباد. و اما نسل شرير منقطع خواهد شد. صالحان وارث زمين خواهند بود و در آن تا ابد سكونت خواهند نمود.[۱۲]

با وجود اين همه بشارت توراتى به آمدن منجى در آخر الزمان، ترديدى باقى نمى ماند كه باور يهوديان به آمدن منجى موعود مى بايست برگرفته از كتاب مقدس باشد. به همين جهت عالم بزرگ يهودى موسى بن ميمون در اصل دوازدهم از اصول سيزده گانه اعتقادات يهود مى گويد:

من با ايمان كامل به آمدن ماشيح اعتقاد دارم، و اگرچه او تأخير كند، با اين حال هر روز در انتظار او هستم كه بيايد.[۱۳]

۳ . علامات ظهور منجى

زمان ظهور ماشيَح (مسيح موعود يهوديان) ، رازى بسيار پوشيده و پنهان است كه تنها خدا از آن با خبر است. با اين وجود، نشانه ها و شرطهاى بسيارى براى ظهور او بيان شده است. برخى از اين شرايط اضطراب آور و نگران كننده اند.[۱۴]امّا در كنار اينها نشانه هاى مسرت بخش و اميدواركننده اى هم در باره زمان پيش از ظهور ماشيَح پيش بينى شده است: پيشرفت و خوشبختى نسبتاً زياد مردم دنيا، تجديد حيات در مطالعه تورات و علوم دينى، باز شدن دروازه هاى عقلانى در بالا و چشمه هاى حكمت در پايين.[۱۵]

معناى اين عبارت ، با ظهور و پيشرفت تعاليم رمزى و عرفانى در تورات و كتب آسمانى، بسيار مشهود است و «باز شدن چشمه هاى حكمت در پايين» اشاره به پيشرفت ها و اكتشافات علمى و تكنولوژى امروز است.

۴ . بركات ظهور منجى

پس از آمدن منجى، حيات دنيوى انسان ها به شكل جديد و مطابق تعاليم آسمانى شكل خواهد گرفت. بنا بر اعتقادات يهودى بعد از ظهور منجى اصلاحاتى در جهان پديد مى آيد كه در اينجا به مهم ترين آنها اشاره مى كنيم:

۴ - ۱ . تحقّق امنيت

امنيت موضوعى بسيار مهم در زندگى بشر است. از اين رو همواره انسان هاى بزرگ مى كوشيده اند امنيت و آرامش را براى كل بشر به ارمغان بياورند. اين هدف بزرگ در عصر ظهور ماشيَح محقّق خواهد شد، و نه فقط بشر، كه حتّى حيوانات نيز در امنيت خواهند زيست. اشعياى نبى در اين باره مى فرمايد:

مسكينان را به عدالت داورى خواهد كرد و به جهت مظلومانِ زمين به راستى حكم خواهد نمود. و جهان را به عصاى دهان خويش زده شريران را به نفخه لب هاى خود خواهد كُشت... و گرگ با بره سكونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابيد و گوساله و شير و پروارى با هم، و طفل كوچك آنها را خواهد راند. و گاو با خرس خواهد چريد و بچه هاى آنها با هم خواهند خوابيد و شير مثل گاو كاه خواهد خورد. و طفل شيرخواره بر سوراخ مار بازى خواهد كرد و طفلِ از شير بازداشته شده دست خود را بر خانه افعى خواهد گذاشت.[۱۶]

باز در همين سفر مى خوانيم :

زيرا اينك من آسمانى جديد و زمينى جديد خواهم آفريد و چيزهاى پيشين به ياد نخواهد آمد و به خاطر نخواهد گذشت ... و بار ديگر طفلِ كم روز از آن جا نخواهد بود و نه مرد پير كه عمر خود را به اتمام نرسانيده باشد؛[۱۷]زيرا طفل در سن صدسالگى خواهد مرد ليكن گناهكار صدساله ملعون خواهد بود... .[۱۸]

۴ - ۲ . پايان شرك و گناه

پس از ظهور منجى شرك و گناه از كل جهان برچيده خواهد شد. در سِفر زكريا آمده است:

در آن روز براى خاندان داوود و ساكنان اورشليم چشمه اى به جهت گناه و نجاست مفتوح خواهد شد. و خدا صبايوت مى گويد : در آن روز نام هاى بت ها را از روى زمين منقطع خواهم ساخت كه بار ديگر آنها را به ياد نخواهند آورد و انبيا و روح پليد را نيز از زمين دور خواهم كرد.[۱۹]

۴ - ۳ . فراگير شدن خداشناسى

يكى از مهم ترين نشانه هاى عصر ظهور منجى، گسترش ايمان و معرفت به خداوند متعال است. اشعياى نبى چنين مى گويد:

و در تمامى كوه مقدس من ضرر و فسادى نخواهند كرد؛ زيرا جهان از معرفت خدا پرخواهد بود؛ مثل آب هايى كه دريا را مى پوشاند.[۲۰]

همچنين در سِفر حبقوق به اين نكته اشاره شده است:

زيرا جهان از معرفت جلال خدا مملو خواهد شد به نحوى كه آب ها دريا را مستور مى سازد.[۲۱]

در سِفر ارمياى نبى نيز آمده است:

امّا خدا مى گويد: اين است عهدى كه بعد از اين ايام با خاندان اسرائيل خواهم بست ... و بار ديگر كسى به همسايه اش و شخصى به برادرش تعليم نخواهد داد و نخواهد گفت : خدا را بشناس ؛ زيرا خدا مى گويد: جميع ايشان از خُرد و بزرگ مرا خواهند شناخت؛ چون كه عصيان ايشان را خواهم آمرزيد و گناه ايشان را ديگر به ياد نخواهم آورد.[۲۲]

۴ - ۴ . فراگير شدن خداپرستى

گسترش پرستش خدا در تمام جهان، يكى ديگر از ثمرات ظهور منجى است. در سِفر صفنيا در اين باره چنين آمده است:

خدا مى گويد: براى من منتظر باشيد تا روزى كه به جهت غارت برخيزم؛ زيرا قصد من اين است كه امّت ها را جمع نمايم و ممالك را فراهم آورم تا غضب خود و تمامى حدّت خشم خويش را بر ايشان بريزم؛ زيرا تمامى جهان به آتش غيرت من سوخته خواهد شد؛ چون در آن زمان زبان پاك به امّت ها باز خواهم داد تا جميع ايشان اسم خدا را بخوانند و به يك دل او را عبادت نمايند.[۲۳]

در سِفر زكريا نيز آمده است:

و خدا بر تمامى زمين پادشاه خواهد بود. در آن روز خدا واحد خواهد بود و اسم او واحد.[۲۴]

۴ - ۵ . هم زيستى مسالمت آميز

پس از ظهور منجى همه ملّت ها با هم در صلح و صفا زندگى خواهند كرد. در سِفر اشعيا آمده است:

و در ايّام آخر واقع خواهد شد كه كوه خانه خدا بر قله كوه ها ثابت خواهد شد و فوق تل ها برافراشته خواهد گرديد و جميع امّت ها به سوى آن روان خواهند شد ... و او امّت ها را داورى خواهد نمود و قوم هاى بسيارى را تنبيه خواهد كرد و ايشان شمشيرهاى خود را براى گاوآهن و نيزه هاى خويش را براى اره ها خواهند شكست و امتى بر امتى شمشير نخواهد كشيد و بار ديگر جنگ را نخواهند آموخت.[۲۵]

عين همين عبارت در سِفر ميكاه نبى نيز آمده است.[۲۶]

از ديگر كارهايى كه برخى از عالمان يهود به منجى نسبت داده اند، احياى آيين هاى كهن يهودى است؛ از جمله تقديم قربانى كه اساس عبادت يهود بوده و امروزه تفيلا (نماز) جايگزين آن شده است. وسعت بركت و سعادت، پايان يافتن بيمارى ها، و وقوع معجزاتى بزرگ تر از معجزات رخ داده در هنگام خروج بنى اسرائيل از مصر، از امور ديگرى است كه براى زمان ظهور منجى (مسيحا) پيش بينى كرده اند.[۲۷]

[۱]ربى مُشه سُوفِر، به نقل از ربّاى ايمانوئل شوحط (دين پژوه و عارف يهودى) . در اين باره ، ر . ك : مجلّه اُفق بينا: ش ۴ و ۵ «ماشيح : ناجى جهان در پرتو قوانين و اعتقادات يهود» ، ايمانوئل شوحط ، مقدمه و تلخيص : آرش آبايى .

[۲]همان جا.

[۳]در قاموس كتاب مقدس (ص ۹۵۱) در باره معناى اين واژه آمده است: «يسى به معنى قوى، نام پدر حضرت داوود است».

[۴]«نفخه لب ها» تعبيرى مجازى است؛ چنان كه در اين فراز آمده است: «و در روز كشتار عظيم كه برج ها در آن خواهد افتاد ... اسم خداوند از جاى دور مى آيد؛ در غضب خود سوزنده، و در ستون غليظ، و لب هايش پر از خشم، و زبانش مثل آتش سوزان است و نفخه او مثل نهر سرشار تا به گردن مى رسد» (اشعياء ۳۰: ۲۵ - ۲۸).

[۵]اشعيا ۱۱: ۱ - ۵.

[۶]به نقل از ربّاى ايمانوئل شوحط، دين پژوه و عارف يهودى؛ ر . ك : مجلّه افق بينا: ش ۴ و ۵ ، مرداد و شهريور ۱۳۷۸ .

[۷]زكريا ۹: ۹.

[۸]مزامير ۷۲.

[۹]اشعيا ۶۱: ۱ - ۳.

[۱۰]«خداى صبايوت» يعنى خداى جاودانى لشكرها.

[۱۱]ملاكى ۴: ۱ - ۳ .

[۱۲]مزامير ۳۷: ۲۸ - ۲۹.

[۱۳]اصل دوازدهم از اصول سيزده گانه ايمان يهود ( موسى بن ميمون).

[۱۴]تلمود، سوطا: ص ۴۹ ب.

[۱۵]تلمود، سنهدرين: ۹۸ الف، زوهر: ج ۱ ص ۱۱۷ الف.

[۱۶]اشعيا ۱۱:۱ - ۸ .

[۱۷]يعنى نوزادان ديگر در سن كم نخواهند مرد و صدسالگان جوان محسوب مى شوند.

[۱۸]اشعيا ۶۵: ۱۷ - ۲۵ .

[۱۹]زكريا ۱۳:۱ - ۳.

[۲۰]اشعيا ۱۱: ۹.

[۲۱]حبقوق ۲: ۱۴.

[۲۲]ارميا ۳۱: ۳۱ - ۳۳.

[۲۳]صفنيا ۳: ۸ - ۹.

[۲۴]زكريا ۱۴: ۹.

[۲۵]اشعيا ۲: ۲ - ۵ .

[۲۶]ميكاه ۴: ۱ - ۴.

[۲۷]ر.ك: «رباى ايمانوئل شوحط، دين پژوه و عارف يهودى»، مجلّه افق بينا: ش ۴ و ۵ ، مرداد و شهريور ۱۳۷۸.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت