كليني و رازي؛ اخلاق اسلامي به دو روايت - صفحه 387

بدين ترتيب، نام هاى مراجع يونانى، پنجاه مرتبه و نام هاى رايج در فرهنگ اسلامى، 22 بار، تكرار شده است. مقصود از سلطه مرجعيت يونانى، همين نكته است.
البته چنين نيست كه اگر حديث، حضورى پر رنگ ندارد، آيات قرآنى، بر طرف كننده اين نقص باشد. در واقع، استناد به قرآن نيز در اين كتاب اخلاقى، غالباً استطرادى است و آيات قرآنى، نقشى در پيشبرد بحث ندارند. در اين كتاب، در مجموع، شش بار آيات قرآنى آمده است. بار نخست، در صفحه آغازين كتاب و هنگام اشاره به ضرورت شناخت خويشتن و عوامل تزكيه و تباهى آن، ابن مسكويه مى گويد: خداوند ـ عزّ و جلّ ـ فرمود: «وَ نَفْسٍ وَ مَا سَوَّلـهَا » . ۱ بار دوم، هنگام اشاره به سعادت حقيقى انسان است: «فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّآ أُخْفِىَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْيُنٍ» . ۲ بار سوم، همين آيه، هنگام سخن از اهميّت حكمت و نقش آن در سعادت، تكرار مى شود. ۳
چهارمين بار، هنگام بحث از محبّت و انگيزه هاى آن است كه ابن مسكويه، به انگيزه هاى ضعيف غالب مردم در دوستى، اشاره و به اين آيه، استشهاد مى كند كه حق تعالى فرمود: «وَ مَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلَا وَ هُم مُّشْرِكُونَ» . ۴ پنجمين نوبت، جايى است كه ابن مسكويه، از افتخارات نابه جا سخن مى گويد كه با كمترين اتّفاقى، تباه مى شود، مانند داستان آن تاك نشانى كه از سرسبزى تاكستان خود، غرّه شد. در اين جا، وى دو مثل از سوره كهف را به گواهى مى خوانَد. ۵ سرانجام، هنگام سخن از اندوه و شيوه درمان آن مى گويد كه: جوينده فضيلت، بر خلاف جاهلان، در صورت پايدارى، در مسير خود اندوهگين نمى شود. او كامياب، سالم و ولىّ خداوند است؛ زيرا خداوند فرمود: «أَلَا إِنَّ أَوْلِيَآءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لَا هُمْ يَحْزَنُونَ»۶ . ۷
حضور قرآن در اين كتاب اخلاقى ، در همين حد است.

1.رجال النجاشي ، ج۲ ، ص۴۱۱ ( رقم ۱۱۸۸ ) .

2.سوره شمس، آيه ۷ .

3.سوره سجده، آيه ۱۷.

4.رجال الطوسي ، أصحاب الصادق عليه السلام ، باب الياء ، ص۳۳۳ ( رقم ۹ ) .

5.الفهرست ، ص۲۶۲ ( رقم ۷۹۸ ) .

6.تهذيب الأخلاق، ص ۹۲.

7.سوره يوسف، آيه ۱۰۶.

8.خلاصة الأقوال ، القسم الثاني ، ص۴۱۶ ( رقم ۱۶۸۷ ) .

9.إختيار معرفة الرجال ( رجال الكشّي ) ، ج۲ ، ص۵۰۷ ( رقم ۴۳۱ ) .

10.تهذيب الأخلاق، ص ۱۹۶.

11.سوره يونس، آيه ۶۲.

12.تهذيب الأخلاق، ص ۲۱۹.

صفحه از 402