جايگاه و بازتاب‏هاي كلامي كتاب الكافي در بازسازي مذهب شيعه - صفحه 280

ب . منازعات فِرَق و مذاهب

از آغاز قرن دوم ، به تدريج ، با پيدايش منازعات كلامى، فقهى و ... تمايزاتى ميان ديدگاه هاى مختلف پديد آمده كه به شكل گيرى فِرَق و مذاهب اسلامى مى انجامد . روند روزافزون واگرايى ، در قالب ظهور مستمرّ فرقه ها در قرن سوم، سرعت و شدّت فوق العاده اى به خود مى گيرد. معتزله ، به عنوان يكى از نخستين فرقه هاى پديد آمده در تاريخ اسلام ، علاوه بر انشعاب بغداد از بصره ـ كه زادگاه اعتزال بود ـ ، شعبه هاى فراوان ديگرى يافته بود. تقرير مسئله جبر و اختيار، رابطه ايمان و عمل، معنا و مفهوم توحيد، شيوه تقرير صفات ، بويژه ، علم و كلام الهى، رابطه ذات و صفات، رابطه قدرت و اراده مطلق با عدالت و مبدأ آفرينش جهان ، از مهم ترين مسائل مطرح ميان معتزله بود كه به پيدايش آن انشعاب ها انجاميد . ۱
مسئله جبر و اختيار ، به طور مشخّص در نيمه دوم قرن اوّل ، در انديشه هاى معبد جهنى (م 80 م)، غيلان دمشقى (متوفى پس از 105 ق)، جعد بن درهم (م 118 ق) و جهم بن صفوان (م 128 ق) ، ۲ و مسئله رابطه ايمان و عمل ، در قالب منازعاتى بين مُرْجِئه و محكِّمه ، ۳ شكل گرفته بود. جريان اهل حديث ، با پايبندى خردگريزانه نسبت به ظواهر آيات و روايات ، ۴ زمينه ساز پيدايش پاره اى اعتقادات كلامى ، مانند: تشبيه و تجسيم بودند كه بعدها ، پيروان آن نام حشويه را به خود گرفتند . ۵
موضع استوار ابن حنبل در دفاع از برخى عقايد اهل حديث ، مانند: خلق قرآن در دوره محنت، موجب پيدايش جريانى موسوم به «حنبليان» در داخل اهل حديث شد كه در مقايسه با برخى شاخص هاى ديگر اين گروه ، همانند شافعى ، از بنيادگرايى بيشترى برخوردار بودند . ۶ بنيادگرايى افراطى اهل حديث تا جايى ادامه يافت كه بازگشت اشعرى از اعتزال و تلاش وى براى تحكيم مواضع اهل حديث ، با استفاده از ابزارهاى دانش كلام ، به دليل به رسميّت شناختن اين دانش ـ كه جماعت اهل حديث احيانا با اصل و اساس آن ، و نه پاره اى معتقدات كلامى ، مخالف بودند ـ با اقبال چندانى مواجه نشد ؛ بلكه درگيرى هاى مديدى در حدّ تكفير ، بين اشعريان و جماعت اهل حديث پديد آمد . ۷
جريان اهل رأى در برابر اهل حديث ، افزون بر معتزله، شامل حنفيان نيز مى شد. مذهب كلامى ابوحنيفه نيز همانند معتزله، رنگ خردگرايى داشت ؛ البته او بر خلاف معتزله كه علاقه چندانى به فقه ، از خود نشان نمى دادند و احيانا ، از ريشه با اين دانش مخالف بودند، به نظريّه پردازى در فقه نيز پرداخت كه بر مبناى آن ، مذهبى فقهى نيز به وجود آمد. تأكيد بر راه هاى عقلى در فهم احكام تعبّدى فقه ، چون: قياس ، به طور طبيعى ، واكنش اهل حديث را در پى داشت ۸ كه در اين بخش ، غالب ديدگاه هاى شيعى ، على رغم التزام برخى از آنها به رويكرد خردگرايى در ابعاد كلامى، در بخش فقه ، با اين رويكرد به مخالفت برمى خاستند و بيشتر ، با اهل حديث از خود همراهى نشان مى دادند؛ گرچه پايبندى برخى فقها و گاه متكلّمان شيعه ، نسبت به مشروعيّت قياس نيز گزارش شده است . ۹
در اين قرن ، در كنار اين جريان هاى درونْ دينى ، به پاره اى جريانات برونْ دينى ، با نگاه انتقادى نسبت به اسلام برمى خوريم كه ابن راوندى(م 298 ق) ، نمونه شاخص آن است . ۱۰ اوج اين حوادث در ميانه دوم قرن سوم هجرى ، يعنى دوره حيات كلينى ، در حال شكل گيرى بود و وى در زادگاه خود و نيز شهرهاى ديگرى چون بغداد و نيشابور ، با اين مكاتب و ديدگاه ها ، مواجه شده بود. افزون بر همه اينها ، انشعابات داخلى شيعه ، در دوره پايانى عصر حضور و نيز ابهامات و درگيرى هاى پديدآمده در دوره موسوم به غيبت صغرا ، بر لزوم و اهميّتِ توجّه نسبت به اين مسئله ، نزد هر دانشمند شيعى مى افزود . ۱۱

1.مراده قدس سره أن لا يعدّ دليلاً على مطلب ، بل يجوز أخذه شاهدا ومؤيدا .

2.براى آگاهى بيشتر ، ر . ك : مذاهب الإسلاميين ، ص ۳۷ ـ ۴۸۶ .

3.براى آگاهى بيشتر ، ر . ك: نشأة الفكر الفلسفى فى الإسلام ، ج ۱ ، ص ۳۱۴ ـ ۳۷۲ .

4.فرقه هاى اهل تحكيم ، به پيروان جريان حكميت در جنگ صفين گفته مى شود .

5.براى آشنايى بيشتر با جريان اصحاب حديث ، ر. ك : دائرة المعارف بزرگ اسلامى ، اصحاب حديث .

6.براى آگاهى بيشتر ، ر . ك: نشأة الفكر الفلسفى فى الإسلام ، ج ۱ ، ص ۲۸۵ ـ ۲۸۸ .

7.براى آگاهى بيشتر از ديدگاه هاى كلامى ابن حنبل ، ر. ك: دائرة المعارف بزرگ اسلامى ، ابن حنبل ؛ نشأة الفكر الفلسفى فى الإسلام ، ص ۲۴۷ ـ ۲۶۴ .

8.براى نمونه ر . ك: كتاب ذم الكلام و أهله .

9.براى نمونه ، ر. ك : الرسالة ، ص ۴۷۶ .

10.براى نمونه ر. ك: كتاب من لا يحضره الفقيه ، ج ۴ ، ص ۲۷۰ ؛ مجموعه فتاواى ابن جنيد ، ص ۱۲ .

11.در منابع رجالى متقدّم شيعه ، مجموعه منابع متعددى از شيعه در رد عقايد ابن راوندى گزارش شده كه با توجّه به وجود برخى اتّهامات مبنى بر تأثيرپذيرى شيعه از وى و نسبت برخى عقايد به هشام بن حكم از سوى وى ، نشانگر توجّه متكلّمان ويژه و زودرس شيعه ، به ردّ عقايد وى است .

12.براى آگاهى بيشتر از شرايط اين دوره ، ر. ك: مكتب در فرايند تكامل ، ص ۹۱ ـ ۱۴۸ .

صفحه از 297