كاوشي در باره تبويب الكافي - صفحه 46

2 . نشانه هاى ثابت شدن امام بودن امام

وى در باب 62، احاديثى را آورده كه نشان مى دهند امام بودن امام ، از كجا و برپايه چه نشانه هايى ثابت مى شود. گنجاندن اين باب در آن روزگار ، از آن رو اهمّيت مى يابد كه بدانيم تشخيص امام بودن امام ، بويژه پس از شهادت امام پيشين براى بسيارى از شيعيان و حتّى برخى از ياران بزرگ امامان عليهم السلام دشوار بوده است. از اين رو ، آنان پرسش هايى دشوار ويژه آزمودن شخص مدّعى امامت ، فراهم آورده بودند و پس از شهادت يك امام ، آن پرسش ها را از آن شخص مى پرسيدند. اين شيوه را گويا از راهنمايى امام صادق عليه السلام برداشت كرده بودند ؛ زيرا امام در پاسخ به يكى از ياران كه پرسيده بود : «كسى را كه به ناروا مدّعى امامت باشد ، از كجا بشناسيم و چگونه او را محكوم كنيم؟» ، فرموده بودند: «يُسأل عن الحلال و الحرام».

3 . امام نشدن دو برادر بجز امام حسن و حسين عليهماالسلام

در باب 63 ، به اين موضوع پرداخته شده است كه پس از امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام ، ديگر هيچ گاه دو برادر ، امام نخواهند بود. در اين باب ، پنج حديث به اين مضمون روايت شده است كه چهار حديث آن ، از امام صادق عليه السلام است. اگر كسى فضاى اجتماعى آن روزگار را به نيكى بشناسد ، در مى يابد كه اين احاديث ، به گمان بسيار، بر ناروا بودن انديشه «كيسانيّه»، گواهى مى دهد. ۱ بازگفت اين حديث ها پس از روزگار امام صادق عليه السلام از سوى راويان و محدّثان نيز مى تواند اشاره اى به بطلان پندار «فطحيان» باشد ؛ چه آنها پس از امام صادق عليه السلام ، امامت عبداللّه افطح و پس از وى ، امامت امام كاظم عليه السلام برادر عبد اللّه را پذيرفته بودند. در روزگار كلينى نيز جعفر كذّاب ، برادر امام حسن عسكرى عليه السلام ، پس از آن امام ، دعوى امامت كرد و هوادارانى يافت. از اين رو دور نمى نمايد كه يادكرد اين احاديث و اين باب ، نشان از موضعگيرى كلينى در برابر اين جريان منحرف نيز باشد. ۲

1.آنان معتقد بودند كه پس از امام حسين عليه السلام برادر آن بزرگوار، محمّد حنفيّه ، امام است. ر . ك : بحار الأنوار ، ج ۳۷، ص ۱ ـ ۲ .

2.هواداران جعفر در روزگار غيبت صغرا و حتّى تا مدتى پس از آن ، فعاليّت هاى قابل توجّهى داشته اند . براى آشنايى با اين فعاليت ها ، ر . ك : مكتب در فرآيند تكامل، ص ۱۱۳ ـ ۱۱۸.

صفحه از 158