بررسي ويژگي‏هاي كتاب الكافي و روش كليني در آن - صفحه 468

امتياز دوم

مرحوم كلينى در الكافى، مكتب اهل بيت عليهم السلام را در مباحث عقلى، بدون تصريح به مطلب، روشن نموده است. همه مى دانيم كه در آن روزگار و تا مدّتى طولانى پس از آن، دو بينش قوى، در مكتب خلفا، وجود داشته: «معتزله» و «اشاعره» .
معتزليان (پيروان واصل بن عطاء) به عقل و مباحث عقلى، بها مى دادند و آن را قبول داشتند و عقل را تنها ملاك اعتبار مى دانستند. اشاعره (پيروان ابوالحسن اشعرى) فقط متعبّد به روايات بوده، كارى به جنبه هاى عقلى نداشتند (يكى از فرآورده هاى اين دو فرقه، موضوع «جبر»، در مكتب اشعرى و «تفويض»، در مكتب معتزلى است، كه از اين دو راه، بلاها و مصيبت هاى زيادى بر مسلمانان، وارد گرديد).
مذهب شيعه، به تبعيّت از مكتب اهل بيت (بخصوص حضرت صادق عليه السلام ) حدّ وسط اين دو نظريه را پذيرفته است؛ يعنى نه هر آنچه عقل (عقل هاى شخصى و فردى) بگويد، تنها حجّت باشد و نه هر آنچه در روايتى وارد شود (از هر كس و در هر چيز) معقول و تام باشد. راه و روش كلينى در امور عقلى، بدان سان كه از اهل بيت عليهم السلام وارد شده، كاملاً محسوس است. ۱ تكيه و اعتماد ائمه اطهار، بر مبانى اصيل عقلى را به خوبى در اين كتاب مى توان يافت. ضمنا اعتبار احاديث و روايات نيز در اين موسوعه، به روشنى واضح است و اصولاً الكافى، بر روايات و اخبار مستقر است و احاديث اسلامى، بدنه آن را تشكيل مى دهد.

امتياز سوم

كلينى در الكافى، در صدر هر روايت (جز اندك مواردى)، يك سند از خودش را تا امام معصوم عليه السلام نقل مى كند و اين شيوه، خود، كار عظيم و ارزنده اى است؛ زيرا رواياتى را كه شمار آنها از شانزده هزار مى گذرد و آنها را از چهارصد اصل (يا كمتر

1.. ر.ك: الكافى، كتاب العقل والجهل.

صفحه از 488