اساتيد و مشايخ خود دريافت نموده، امّا آنها را اصلاً ذكر نكرده است، حتى مصادر و منابع متعلّق به قبل از دوران كلينى كه على القاعده در اختيار او هم بوده اند (مانند كتاب سعد بن عبد اللّه اشعرى و يا احتمالاً كتاب الفضائل شاذان بن جبرئيل كه در مورد كتاب دوم، نياز به مراجعه است) و اين عمل، از شخصى مثل كلينى، مطمئنا بى جهت نبوده و به هر صورت، دقّت و ظرافت كار وى را نشان مى دهد .
امتياز ششم
كلينى، روايات را براساس درجه اعتبار آنها تنظيم نموده است. او در هر باب، نخستين روايتى را كه نقل مى كند، معتبرترين روايت آن باب است و همين گونه درجه به درجه، آنها را پشت سر همديگر قرار مى دهد. چنان كه روايات را بر حسب صحّت و وضوح، درجه بندى نموده، به ترتيب قرار مى دهد. ۱
امتياز هفتم
كلينى در الكافى، ظاهرا مطالب و روايات را از خود اصول اربعمئة برداشت كرده و چون با نويسندگان اين كتاب ها هم دوران بوده، اين اصول را در دسترس داشته و با واسطه، نقل ننموده است و اين، خود، اهميّت جدّى و والايى براى الكافى است. ۲
امتياز هشتم
چنان كه در پيش اشاره شد، مرحوم كلينى، روايات مجعول و ساختگى اى را كه جاعلان و وضّاعان حديث در لابه لاى صفحات و سطرهاى برخى از اصول چهارصدگانه، گنجانيده بودند ، براساس موازين و معيارهاى شناخته شده از سوى ائمه اطهار عليهم السلام حذف نمود و بدين وسيله، اصول اوليه شيعه را از لوث دغل كارى
1.. همان، ص ۲۹ (به نقل از روضات الجنّات، ص ۵۵۳)؛ نهاية الدراية، ص ۲۲۲.
2.. مقدّمه مرآة العقول، ج ۲، ص ۳۵۸ و ۵۱۲ .