بررسي ويژگي‏هاي كتاب الكافي و روش كليني در آن - صفحه 479

نقل نموديم .
نكته هايى كه از سخن علّامه عسكرى، استفاده مى گردد، عبارت اند از:
الف . اين تقسيم بندى، قبل از عصر ابن طاووس و علّامه حلّى وجود نداشته و معيارهاى شناخت صحيح و سقيم روايات، براساس چيزهاى ديگرى بوده كه مى بايد آنها را ميراث ائمه اطهار عليهم السلام برشمرد و بزرگانى مانند شيخ حرّ عاملى، در خاتمه كتاب بزرگ وسائل الشيعة (ج 20 ، ص 96 ، فايده 9 و 10) و مرحوم محدّث نورى در مستدرك الوسائل (ج 3، ص 535 ، فايده 4) بيان نموده اند .
ب . اين تقسيم چهارگانه، تنها به ملاحظه حال و وضع راويان روايات است. پس اگر گفتيم حديث ضعيف، يعنى حديثى كه طبق اين تعريف و تقسيم، راوى آن ضعيف است (الخبر الضعيف راويه = وصف به حال متعلّق است) و اين، هرگز با ضعف واقعى اصل روايت و متن و محتواى آن، ملازمه ندارد.
ج. اين تقسيم، از سوى برخى علماى بعد از ابن طاووس و علّامه حلّى، مورد غلّو و افراط قرار گرفته تا آن جا كه همه آن علما، روايات را به اين معيار سنجيده اند.
د. اين تقسيم، مورد قبول همه علماى مذهب نيست، مانند علماى اخبارى كه احاديث مندرج در كتب اربعه (و از جمله الكافى) و نيز كتب معروف و مشابه ديگر را صحيح دانسته اند.
ه . هم معتقدان به آن تقسيم و هم علماى اخبارى و شبيه آنها، در هر دو مشرب خود، راه افراط و تفريط و دورى از حق و صواب را پيموده اند.

نتيجه گيرى

حال، با توجه به اين شرايط، چگونه مى توان روايات شريف الكافى را متّهم به ضعف نمود و به اين كتاب و محتويات آن، چنين جسارتى كرد؟ همان عالمان و دانشمندان بزرگى كه اين اصطلاح چهارشاخه اى را ابداع نموده و يا پيروى كرده اند، بيشترين

صفحه از 488