گزارشي از توقيعات امام مهدي عليه ‏السلام در كتاب شريف « الكافي » - صفحه 373

به نام حضرت و يا عنوانى مثل: «الحجّة»، «صاحب الأمر» و ... كه اشاره به آن حضرت باشد، نكرده است و تنها در دو مورد، با عنوان: «الغريم» و «الصاحب» به اين مطلب اشاره دارد كه توقيع از طرف امام عصر عليه السلام است.
حال بايد ديد كه علّت اين كارِ مرحوم كلينى چيست؟ آيا چون دوران زندگى مؤلّف، مصادف با دوره غيبت صغرا بوده، رعايت تقيّه، وى را بر آن داشته تا نام و نشانى از حضرت ولىّ امر عليه السلام در توقيعاتى كه از وى نقل كرده، به كار نبرد؛ چرا كه قرار بوده سيستم وكالت و نيابت خاص در آن دوره، به طور شبكه اى مخفيانه، در برقرار كردن ارتباط ميان شيعيان و امام زمان عليه السلام فعاليت داشته باشد تا هم شيعه به يك بار گرفتار حيرت و واماندگى نشود و هم حكومت از پى گيرى اصل اين قضيه (امامت فرزند بلافصل امام حسن عسكرى عليه السلام و نام و نشان وى و محل اقامت وى و نحوه ارتباط با وى) به طور كلى صرف نظر كند؟ و يا چون حكومت، قطعا به آن حضرت دسترسى پيدا نمى كرد، به هدف حفظ جان و تحت تعقيب حكومت قرار نگرفتن نگارنده هاى اين توقيعات كه از شيعيان بوده اند و طبعا اكثر آنها و يا تمامى ايشان در آن دوره، هنوز زنده بوده اند، مرحوم كلينى چنين كرده است؟
در اين نوشته، قصد پرداختن به اين موضوع را نداريم. نكته مهم اين است كه بدانيم مرحوم كلينى، چرا با اين كه به توقيعاتِ رسيده از ناحيه مقدّسه امام عصر عليه السلام توجّه داشته و در كتاب الكافى نيز تعدادى از آنها را نقل نموده، امّا تصريح به نام و نشانى آن حضرت ننموده، و شايد همين مطلب، سبب غفلت گروهى از افراد از اين توقيعات شده است، در حدّى كه ادعا كنند در كتاب شريف الكافى، هيچ توقيعى از امام عصر عليه السلام گزارش نشده است؟

واژه شناسى توقيع

توقيع در لغت، از ريشه «وقع» است و اين ريشه، به معناى افتادن يا رخ دادن چيزى

صفحه از 393