را كه هنگام گردآورى و تنظيم احاديث اين كتاب رعايت كرده، ارائه نموده است. بر آنم تا چند بخش برگزيده از اصول اثر كلينى را به منظور پژوهش براى يافتن شواهدى چند در اثبات ديدگاه منطقى خاصّ او در اين زمينه، ذكر كنم. به منظور دستيابى به اين هدف ، منتخبى از احاديث و همچنين سرفصل هاى بخش هاى اصلى و فرعى كتاب او را بررسى خواهيم كرد. در اين جا تأكيد مى كنم كه اين پژوهش ، منحصرا بر روى بخش نخست كتاب كه الاُصول فى الكافى عنوان گرفته است، متمركز خواهد بود و دو بخش باقى مانده آن ، بويژه بخش الفروع فى الكافى ـ كه در موضوعات فقهى است ـ ، ناديده گرفته شده است . بنا بر اين ، بخش ياد شده ، نمى تواند نمونه هايى براى انعكاس ديدگاه ها و انديشه هاى اسلامى كلينى باشد.
سپس به اختصار ، به اهمّيت مجموعه الكافى نزد گروه هاى پيرو مذهب اثنا عشرى و برخى شروحى كه بر آن نوشته اند، خواهيم پرداخت. فهرستى از سرعنوان هاى الكافى ، در پيوستِ مقاله خواهد آمد. لازم مى دانم تأكيد كنم كه به هيچ وجه ، معتقد نيستم نظريات و ديدگاه هاى مطرح شده در اين مقاله در زمينه الكافى و مؤلّف آن ، پژوهشى جامع در اين موضوع است ؛ بلكه آنچه آمده ، بيشتر به سان آزمونى در اين وع .
زندگى كلينى و نبود اطّلاعات سودمند
از جزئيات زندگى كلينى ، مطلب چندانى در دست نيست و تقريبا چيزى درباره چگونگى زندگى او نمى دانيم. با اين حال ، آنچه مسلّم است اين كه وى در سال 328 يا 329 هجرى از دنيا رفته است . ۱ در ميان كهن ترين منابع درباره كلينى ، مى توان به كتاب هاى فهرست شناسى همانند الرجال نجاشى(م 450ق) و الفهرست شيخ طوسى ،
1.طبقات علماء الشيعة ، ج ۱ ، ص ۳۱۵ ، ش ۳۱۴.