كليني و نخستين گزيده‏‌هاي حديثي شيعه دوازده‌‏امامي - صفحه 319

مى آورند ؛ راويانى همانند : ابو ذر غفارى، عمّار بن ياسر، سلمان فارسى، بلال حبشى و محمّد بن ابى بكر . ۱ و اين ، نكته اى است كه ملاحظه آن در مسئله مورد نظر، از اهمّيت بسيارى برخوردار است.
علاوه بر اين ، در ميان صحابه ، كسانى چون عبد اللّه بن عمر ۲ كه در موضوع امامت على عليه السلام ، به ظاهر، بى طرف بودند ، در طبقه بندى راويان ، از جمله افرادى هستند كه به عنوان راوى ، رد نشده اند. راويانِ به طور كلّى غريب و غير مقبول نزد شيعه ، دو گروه هستند: طرفداران بنى اميّه و گروه هاى تندرو (غُلات) كه همانند خوارج ، به امامان شيعه، نسبت الوهيت و جايگاهى همسان با خداوند مى دادند .
درباره منابع حديثى اهل سنّت ، آنچه در آن دوره زمانى (عصر كلينى و اندكى پس از آن) به عنوان منابع مقبول مورد توجّه بوده، شش مجموعه حديثى است كه به «صحاح ستّه» معروف اند و از نگاه آنان ، از وثاقت بسيار بالايى برخوردارند . همچنين شيعيان دوازده امامى نيز براى آموزه هاى فقهى خود ، «كتاب هاى چهارگانه» (كتب اربعه) را دارند. الكافى كلينى ـ كتابى كه نويسنده اش آن را در حدود بيست سال گردآورى نموده است ـ ، توسّط نسل هاى متوالى محقّقان دوازده امامى ، از جهت ترتيب تاريخى و درجه اعتبار و قابليت اعتماد ، اوّلين منبع بااعتبار و در درجه نخست ، شناخته شده است. سه مجموعه حديثى ديگر از كتب اربعه ، به ترتيب توسّط ابن بابويه (شيخ صدوق) و شيخ طوسى تدوين شده است ۳ . نهايت اين كه اين دو دانشمند ، شديدا به كلينى وابسته اند. به اين نكته نيز در ملاحظات پايانى ، دوباره خواهيم پرداخت.

1.پسر نخستين فرد از خلفاى راشدين .

2.پسر خليفه دوم.

3.تهذيب الأحكام و الاستبصار فى ما اختلف من الأخبار ، از شيخ طوسى؛ كتاب من لايحضره الفقيه از شيخ صدوق.

صفحه از 348