اجتهادات و بيانات ثقة الإسلام كليني - صفحه 273

واگذار مى كند و دوباره تأكيد مى كند :
و هذا الذى قال عليه السلام انّ الصمد هو السيد المصمود اليه . هو معنى صحيح موافق لقول اللّه عز و جل: «لَيْسَ كَمِثْلِهِى شَىْ ءٌ» .
آن گاه معناى لغوى «مصمود» را همان «مقصود» مى شمارد و براى آن به اشعارى از شاعران از جمله حضرت ابوطالب استشهاد مى كند و اشاره مى كند كه مواردى كه «صمد» به معناى «قصد» آمده باشد ، زياد است. و باز در پايان مى نويسد:
و اللّه عز و جل هو السيّد الصمد الذى جميع الخلق من الجنّ و الإنس ، إليه يصمدون فى الحوائج و إليه يلجأون عند الشدائد، و منه يرجون الرخاء و دوام النعماء، ليدفع عنهم الشدائد . ۱
اما صدر المتألّهين در اين گفته كلينى ، فايده چندانى نمى بيند ؛ چرا كه نام هاى تشبيهى براى خداوند ، در قرآن و حديث فراوان است و آنچه مهم است چگونگى فهم فرد «موحّد» و فرد «مجسّم» است. موحّدان ، اين اوصاف و اسماء را به گونه اى مى فهمند و تفسير مى كنند كه ضررى به توحيدشان نداشته باشد و جسم گراها برخلاف آن. لفظ صمد نيز در لغت به هر دو معنا آمده است، هم «ما لا جوف له» و هم «السيد المصمود اليه». و وقتى بر خداوند اطلاق مى شود، شخص موحّد ، به حسب هر كدام از دو معنا، مفهومى كه سازگار و شايسته مقام احديت خداوند است مى فهمد. علاوه كه صمد به معناى دوم ـ كه كلينى بر آن تأكيد دارد ـ نيز به گونه اى كه بر ديگران اطلاق مى شود نمى توان بر خداوند تعالى اطلاق كرد. علاوه كه «صمد» به معناى مورد انكار وى، در روايات نيز آمده است. از اين رو ، وجهى براى انكار آن نيست. چنان كه لفظ «يد» ، «جنب» ، «اعين» ، «مجئ» و «استواء» نيز در قرآن آمده است. قاعده اين است كه در تمام موارد ، به گونه اى تفسير و تأويل شود كه در توحيد خالص از تشبيه خللى وارد نسازد :

1.همان، ص ۱۲۴.

صفحه از 308