رابطه علمي شيخ صدوق و مرحوم كليني - صفحه 255

در حالى است كه در همين چند اثر، هزاران روايت مسند توسط وى، نقل گرديده است.
در اين مقام، اين پرسش پديد مى آيد كه على رغم شباهت موضوعى كتب صدوق با الكافىِ كلينى و با وجود شهرت و اعتبار كتاب الكافى، چرا روايات صدوق از كلينى تا بدين حد، اندك اند؟
در پاسخ بايد گفت: اين كه صدوق در نقل روايات، كمتر به نقل از مرحوم كلينى مى پردازد، به معناى آن نيست كه رواياتى كه در الكافى مندرج اند، مورد توجّه صدوق نبوده اند؛ بلكه روايات مشترك اين دو بزرگوار از منابع اصلى تر، بسيار فراوان است.
توضيح، آن كه: شيخ صدوق، خود، به واسطه پدرش، يا استادش محمّد بن حسن بن وليد، يا به واسطه ديگر اساتيدش، به بسيارى از منابع كتاب الكافى دسترس داشته و نيازى نمى ديده كه آن روايات را از الكافى نقل كند.
به عنوان مثال، شيخ صدوق، كتب برقى را با يك واسطه (مثلا پدرش) در اختيار داشته و مى توانسته احاديث مورد نظرش را از آن كتب، نقل نمايد. اين، در حالى است كه اگر مى خواست همان روايات را از الكافى نقل كند، به دو امر، تن در داده بود: اوّل، آن كه متن اصلى تر را وا نهاده و به متن متأخّر ، تكيه كرده بود. دوم، آن كه يك واسطه به واسطه هاى سندىِ خود، افزوده بود؛ زيرا اگرچه كلينى با ابن وليد و صدوق اوّل، از لحاظ زمانى، هم دوره بوده اند، ليكن ميان شيخ صدوق و كلينى در تمام رواياتش، يك واسطه اضافى قرار مى گرفت ، در حالى كه ميان شيخ صدوق و ابن وليد يا صدوق و پدرش ، واسطه اى وجود نداشت. بدين ترتيب، طبيعى است كه صدوق ترجيح دهد كه تا جاى ممكن، روايات خود را از طرقى همچون ابن بابويه اوّل و محمّد بن حسن بن وليد نقل نمايد.
على رغم اين مطلب ، صدوق ، خود را به كلّى از آثار كلينى دور نداشته و راه را براى ما در مطالعات تطبيقى ، باز گذارده است.

صفحه از 260