«الكافى» و رويكردهاى درون متنى
روى گردانى از منابع برون دينى، از گرايش هاى سنّتى و تقريبا غالب، در تاريخ علوم اسلامى است. امّا اين گرايش تاريخى و سنّتى، از طيف گسترده و متنوّعى برخوردار است و نمى توان همه انواع آن را در يك طبقه واحد جاى داد. گروهى از ايشان هر گونه بحث عقلى و اجتهادى را بدعت مى شمارند. ۱ آنان جمود بر ظواهر اخبار را حتّى در اصول اعتقادات ضرورى مى دانند، و هر گونه تدبّر و تعمّق عقلى را در معانى دينى، به شدّت محكوم مى كنند. ۲ اين گروه را گاه «اهل الحديث» و گاه «اخبارى» و گاه «ظاهرمسلكان يا نص گرايان» مى خوانند، و احمد بن حنبل، نماينده بزرگ و سخنگوى پرآوازه آنان است. از نظر اين گروه، حتّى استفاده از بديهيات عقلى (مانند امتناع اجتماع نقيضين و ترجيح بلامرجّح) براى دستيابى به معرفت دينى، روا نيست. به گفته مرحوم علّامه طباطبايى، اين گروه، هر جا كه توان حل مسئله اى را از طريق روايات و اخبار نداشتند، سكوت مى كردند و اين شيوه را مسلك راسخون در علم مى دانستند. ۳
در جهان تشيّع، روش اهل الحديث را اخباريان پى گرفتند و چندين قرن، حوزه هاى علمى شيعى را در تسخير خود داشتند. ۴ هنوز هم نمى توان تفكّر آنان را منسوخ شمرد؛ زيرا همچنان بسيارى از مجتهدان و اصوليان، در عمل، همين روش را
1.ر.ك: فرهنگ فرق اسلامى، ص ۴۸ .
2.دين شناسى، ص ۱۲۵ .
3.الميزان، ج۱، ص۵ .
4.به گمان بسيارى از محقّقان، رويكرد درون متنى و پرهيز از هرگونه عقل ورزى در ساحت دين پژوهى، از صادرات جهان تسنّن به جهان تشيّع است. بدين رو مى توان اخبارى هاى شيعه را ادامه ظاهريون اهل سنّت دانست؛ بويژه آن كه مى دانيم رئيس اخبارى ها (ملّامحمدامين استرآبادى) به دليل سكونت و تحصيل در سرزمين هاى تحت نفوذ فرقه ظاهريه(مكّه و مدينه) به چنين رهيافتى رسيد (ر.ك: مكتب هاى حقوقى، ص۲۷۵).