كليني: محدّث يا اهل الحديث؟ - صفحه 219

(صاحب كامل الزيارات و استاد شيخ مفيد). يكى ديگر از استادان شيخ مفيد كه او نيز نزد كلينى علم آموخته است، هارون بن موسى تلعكبرى است.
بنا بر اين مى توان شيخ مفيد را ـ كه فخر و سند مكتب اجتهادى و اصولى است، ـ از شاگردان مع الواسطه كلينى دانست. وى سهم بسيارى در تكوين مكتب اجتهادى در جهان تشيّع دارد و شاگرد نامدارش، سيد مرتضى نيز روش اجتهادى و عقل گرايانه استاد را ادامه داد و فقه اجتهادى استاد خود را با تأليف الذريعة إلى اُصول الشريعة، تكميل كرد.
بنا بر اين بايد قرن چهارم هجرى را طليعه نخستين پرتوهاى عقل گرايى در فقه شيعى دانست. از اين دوران، به عصر آغاز اجتهاد و تكامل تدريجى آن و عصر تدوين قواعد اصولى و عناصر مشترك اجتهاد ياد مى شود. شيخ مفيد و شاگردانش، از نخستين فقهاى اماميه اند كه در تدوين فقه اجتهادى كوشيدند. البته پيش از آنان، فقيهانى همچون ابن ابى عقيل عمانى (معاصر كلينى) و ابن جنيد اسكافى، كمك بسيارى به تدوين قواعد اصولى براى استنباط احكام شرعى كرده بودند. شيخ مفيد، در شيوه اجتهادى خود، براى عقل، جايگاه بلندى قائل بود و يكى از منابع استنباط و راه هاى رسيدن به شناخت مفاهيم كتاب و سنّت را عقل مى دانست. او از يك سو، ديدگاه اهل حديث و حديث گرايانى همچون شيخ صدوق رحمه الله را نقد مى كرد و از سوى ديگر، در نقد و نقض ديدگاه استادش (ابن جنيد) درباره اعتبار رأى و قياس مى پرداخت. شيخ مفيد، كتاب التذكّر باُصول الفقه را در توضيح ديدگاه اصولى خود و كتاب النقض على ابن جنيد فى اجتهاده بالرأى را در نقد شيوه قياس نوشت و بدين ترتيب، راه سومى را در فقه هموار كرد.
ابن جنيد اسكافى (م 378ق) نيز از آباى عقل گرايى در فقه شيعه، و از شاگردان شيخ صدوق و شيخ كلينى، نخستين قواعد و چارچوب هاى اجتهاد را پى ريخت. وى از روش هاى كلامى، بهره جست و بنيان هاى فقه اجتهادى را استوار كرد. در سايه

صفحه از 228