کتاب و طرح احاديث مخالف يافت ميشود. تعداد اين احاديث ـ که از طرق مختلف به پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم ديگر معصومان عليهم السلام رسيده است، به اندازهاي است که بعضي از محققان آنها را متواتر معنوي ۱ و بعضي هم مستفيض ۲ ميدانند.
در مجموع، ميتوان ادعا نمود که روايات موجود در منابع حديثي شيعه مشتمل بر روايات صحيح و معتبري ۳ است که مورد قبول و استناد تمامي اصوليان است؛ و در اين ميان، کسي با قاعده کلي لزوم عرضه حديث بر قرآن مخالفت ننموده است.
تنها مخالفان اين اصل، جمعي از عالمان اخباري شيعه هستند. اين گروه، به دليل عدم اعتقاد به حجيت ظواهر قرآن، عملاً اعتباري براي قرآن، (مستقل از روايات) قايل نبوده و تنها رهنمود آياتي از قرآن را حجت ميدانند که تفسيري از ناحيه معصومان عليهم السلام در مورد آنها رسيده باشد. ۴ طبق اين باور و بر اين فرض، ديگر عرضه احاديث بر قرآن در نظر ايشان جايگاهي ندارد. البته اين گروه در اثبات مدعاي عدم حجيت ظواهر قرآن به دلايلي استناد کردهاند ۵ که با پاسخ مستدل و محکم اصوليان رو به رو شده است. ۶
گفتني است در ميان اخباريان نيز ديدگاههاي معتدلي وجود دارد که روايات عرض را به گونهاي پذيرفته و منظور از عدم مخالفت حديث با قرآن را ناسازگاري با حکم کلي يا محکمات و نصوص قرآن تلقي نمودهاند. ۷
ب: منابع اهل سنت
روايات وارد شده از طريق اهل سنت در باره عرضه حديث بر قرآن توسط امام علي بن ابيطالب عليه السلام، ابوهريره، اصبغ بن محمد و ابن عمر نقل شده است. در اينجا دو نمونه را بازگو ميکنيم:
1. علي عليه السلام از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم روايت کرده است که آن حضرت فرمود:
انها ستکون بعدي رواة يروون عني الحديث، فاعرضوا حديثهم علي القرآن، فما وافق القرآن فخذوا به و مالم يوافق القرآن فلا تأخذوا به؛ 8 همانا بعد از من راويان از من حديث نقل ميکنند. حديث آنها را بر قرآن عرضه
1.فرائد الاصول، ج۱، ص ۱۳۵.
2.بحوث في علم الاصول، ج۷، ص۳۱۵.
3.مرآة العقول، ج۱، ص ۲۲۹.
4.هداية الابرار، ص ۱۷۷.
5.ر.ک : الفوائد المدنية، ص ۲۷۰؛ الدرر النجفية، ص۱۶۹ ـ ۱۷۰؛ هداية الابرار، ص ۱۷۷.
6.ر.ک : الفوائد النجفية؛ فرائد الاصول، ج ۱، ص ۶۷ ـ ۸۹؛ کفاية الاصول، ص۲۸۱ ـ ۲۸۵.
7.ر.ک : الحدائق الناضرة، ج۱، ص ۳۰.
8.سنن الدار قطني، ج ۲، ص ۱۳۴، ح ۴۴۳۰.