کنيد. پس اگر موافق قرآن بود، بپذيريد و آنچه موافق قرآن نبود نپذيريد.
2. ابوهريره از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم روايت کرده است که آن حضرت فرمود:
سيأتيکم عني احاديث مختلفة، فما جاءکم موافقاً لکتاب الله و سنّتي فهو مني، و ما جاءکم مخالفاً لکتاب الله و سنّتي فليس مني؛ 1 به زودي احاديث مختلفي از من به شما ميرسد. آنچه به دست شما رسيد و موافق قرآن و سنت من بود، از من است و آنچه مخالف قرآن و سنت من بود، از من نيست.
بسياري از فقها و محدثان اهل سنت اين گونه روايات را جعلي و ساختگي تلقي نموده و اعتباري براي آن قايل نشدهاند.
دار قطني پس از نقل روايات فوق، آنها را ضعيف و غير قابل استناد ميداند. 2
شافعي نيز از جمله کساني است که روايات عرضه حديث بر قرآن را باطل و بياساس ميپندارد. وي در باره روايت «اذا جاءکم الحديث فاعرضوه علي کتاب الله، فان وافقه فخذوه، و ان لم يوافقه، فردوه»، مينويسد:
فانه حديث باطل لا اصل له. 3
همين سخن در تفسير قرطبي نيز آمده است. 4 همچنين شافعي در جاي ديگر در مورد اين احاديث مينويسد:
إن قول مَن قال: تعرض السنة علي القرآن، فان وافقت ظاهره، و إلّا استعملنا ظاهر القرآن و ترکنا الحديث جهل؛ 5
سخن کسي که ميگويد: حديث بايد بر قرآن عرضه شود. و اگر ظاهر آن موافق بود [ پذيرفته شود] ، و گر نه به ظاهر قرآن عمل ميشود و حديث به کناري نهاده ميشود، سخني جاهلانه است.
همچنين شوکاني و خطابي اين روايت را مخالف قرآن دانستهاند. شوکاني معتقد است:
... علي ان في هذا الحديث ـ الموضوع ـ نفسه ما يدل علي ردّه لِاَنّا اذا عرضناه علي کتاب الله ـ عزو جل ـ خالفه ففي کتاب الله عز و جل وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا67
1.همان، ص ۱۳۳، ح ۴۴۲۷.
2.همان، ص ۱۳۳و ۱۳۴.
3.الرسالة، ص ۲۲۴.
4.الجامع لاحکام القرآن، ج ۱، ص ۳۸.
5.اختلاف الحديث، ص ۵۸ .
6.سوره حشر، آيه ۷.
7.اختلاف الحديث، ص ۴۴، به نقل از نقد و بررسي روشهاي تشخيص حديث موضوع، ص ۱۳۰.